در آستانه ی چهل سالگی

با من بیا... من به سوی کسی میروم که قدرت و زیبایی از او معنا گرفته است...

در آستانه ی چهل سالگی

با من بیا... من به سوی کسی میروم که قدرت و زیبایی از او معنا گرفته است...



خیال خام پلنگ من
به سوی ماه جهیدن بود

و ماه را زبلندایش
به روی خاک کشیدن بودن

پلنگ من، دل مغرورم
پرید و پنجه به خالی زد

که عشق ماه بلند من
ورای دست رسیدن بود


چه سرنوشت غم انگیزی
که کرم کوچک ابریشم

تمام عمر قفس می بافت
اما به فکر پریدن بود

پنجشنبه, ۲۲ شهریور ۱۴۰۳، ۰۹:۵۶ ق.ظ

هشدار برای خانواده های اهل رعایت دولتی و حکومتی

حالا این حرف من یک حرف متقن و قطعی نیست و جای تحقیق داره اما اگر درست باشه به خطر عظیمی که داره می ارزه دولتی های اهل رعایت بیشتر حواسشون رو جمع کنن:



یکی از چیزهایی که همیشه آزارم میده اینه که وقتی میرم شمال و گاهی فرصتی پیش میاد و میریم به ویلای شخصی یکی از دوستانمون کنار دریا، شاهد یک مسیر بسیار طولانی (شاید در حدود 6 یا هفت کیلومتر) هستیم که در تصرف انواع وزارتخانه ها و سازمان های دولتی هست...

از وزارت راه بگیرید تا امور خارجه تا ورزش تا راه آهن تا نفت تا منابع طبیعی تا....اکثرشون اونجا از سرمایه دولت استفاده کردن و ویلاهای سازمانی درست کردن و برای خدمات رفاهی و تفریحی در اختیار کارمندانشون قرارش میدن...

 

این شاید در ظاهر یک کار موجهی باشه اما در کشوری اسلامی و شعارهای عدالت و مهدوی سازگار نیست... خب اون بدبختی که هم سواد داره و هم استعداد داره اما نرفت سمت مشاغل دولتی و اومده زیر مجموعه بیمه شدگان تامین اجتماعی، و چه بسار خدماتش به این مرز و بوم دهها برابر یک کارمند دولتی_ نظامی_ حکومتی هم باشه، چرا ایشون باید محروم باشه... یا اصلا یک کشاورز بی سواد اما حلال خور که توی گرما و سرما توی زمین و زراعتش هست بابت یک لقمه نون حلال برای زن و بچه اش، چرا باید محروم باشه؟

 

جواب این چرا ها رو نتونستم به خودم بدم... اما بذارید اون خطر عظیم رو بگم خدمتتون:

 

بنی عباس، بیش از بنی امیه امام کشی کردن و بیش از اونها ظلم و پرده دری کردن در حق اهل بیت...

ظاهرا امیرالمومنین یک جا به یکی از فرماندارهای خودشون نامه مینویسن که به من گزارش شده شما از بیت المال برای مقاصد شخصی استفاده کردید و...

این نامه توسط اون فرماندار جواب داده میشه و بعدش هم دوباره امیرالمومنین جوابی میدن... من اسم اون شخص رو نمیبرم چون شخص وجیهی هستن در عالم اسلام و خواهش میکنم اگر هم کسی میدونه اسمی از ایشون نبرن...

 

فقط همین رو میدونم که نسل بنی عباس از امتداد نسل این والی در زمان حکومت امیرالمومنین هست...

 

اگر یک درصد هم احتمال بدید که اون خباثتی که در نسل بنی عباس بوده که این همه ظلم کردن، از اثر همین خوردن بیت المال توسط این شخص بوده... کافی هست تا بترسیم و مراقبت کنیم...

 

این مسائل جدای از اینکه در زندگی شخصی انسان آرامش ها رو بهم میزنه،

 به شدت نسل اون شخص رو تباه میکنه...

 

من در مورد اثرات لقمه و کسب بعدها هم خواهم نوشت...

چون خودم هم سیلی خوردم... و خدا رو شاکر که اینقدر زود بهم سیلی زدن...

ولی دیگه غلط بکنم از هر کسی پول قرض کنم... خیلی مراقبت کنید...



زنه با پوششی شبیه پوشش های عهد پارینه سنگی که با برگ خودشون رو می پوشوندن توی محیط پلاژ های دولتی قدم میزد واقعا تهوع آور بود برام... بیت المالی که بستر فراهم کنه تا این انسانهای غیر تمدنی بساط عیششون فراهم بشه حتما دچار انحراف شده

خدایا یه بیانی به ما بده که بتونیم پلشتی این صحنه ها رو بیان کنیم...

متاسفانه وقتی انسانها در حد قوه خیال باشن این صحنه ها اتفاقا براشون زیباست و هر چی تناسب اندام طرف مقابل بیشتر باشه براشون زیباتر جلوه میکنه...

اما در عالم عقل دقیقا برعکسه... این حریم شکنی ها اونقدر مزاج انسانهای حتی نیمچه متعادل رو بهم میزنه که حد و حساب نداره...

خیلی این صحنه ها پلشت هست... خیلی...

موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۳/۰۶/۲۲
ن. .ا

نظرات  (۶)

تنها کسی که توی تمام عمرم دیدم در مورد امکانات دولتی به نفع عموم مردم طرح و برنامه داشت دکتر جلیلی بود...

طرح سفر ایشون در ایام تعطیلات و مسافرت دقیقا ناظر بر همین موضوع بوده...

که امکانی فراهم کنن تا از امکانات تفریحی و رفاهی دولتی، عموم مردم هم بتونن استفاده کنن...

 

آفرین دکتر...

حتی اگر هیچ وقت هم فرصت اجرائی کردن این طرح ها رو بهت ندن، چون نیتش رو داشتی و در مسیرش تلاش هم کردی خدا تمام اینها رو توی پرونده ات ثبت و ضبط میکنه...

 

پاسخ:
من اسفند سال قبل بابت چکی که داده بودم و مسائلی پیش اومده بود و نمی تونستم چک رو تامین کنم از دوستی قرض کردم...
این دوست یا همکار، از روی تعارف و رودربایستی پول رو به من داد... منم متوجه شدم دلش راضی نیست و از روی رودربایستی داده... اما چاره ای نداشتم... گفتم اگر خودش گفت نه خب نمیگیرم و اگر داد که داد...
اون خریدی که کرده بودم بابت مصالح ساختمانی بوده... و چک داده بودم... به این علت خرید کرده بودم که میدونستم سال بعد گرون میشه... خواستم کارم جلو بیفته... نه تنها کارم جلو نیفتاد... بلکه اون مصالحی که خریدم هنوز توی فروشگاه طرف هست، با اونکه پولش رو هم دادم...
و احتمال هم میدم تا آخر امسال هم نتونم قدمی بردارم...

چرا؟
چون طرف پولی رو به من داد که به دلش نبود... حتی پولش رو هم بعد چهل پنجاه روز برگردوندم بهش هااا
خدا هم به من گفتن: میخواستی زرنگی کنی هااا؟ جوری گوشت رو بپیچونم که آدم بشی...
قشنگ یک سال کارم خوابیده...

البته منم به هوای یک پروژه چک داده بودم... اما اون پروژه کنسل شده بود...
بیت المال مال شبیه همین داستانه اما صد ها برابر شدیدتر...
۲۲ شهریور ۰۳ ، ۱۳:۲۰ .. ــاوقــ ـــاتـــ ..

این هم یکی هزاران مصداقی هست که این کشور رو دچار تناقضات و پاردوکس های کلان کرده که این چیز ها که شما میگید همه ظاهر قضیه است.

ساختار های کلان مثلا تضاد بین سیاست و اقتصاد - فرهنگ و . . .

وقتی اساس این ساختار سرمایه داری است ولی شعار های کمنیستی و سوسیالیتی سر می دهند!

بانک های اساسا لیبرالیستی رو می خواهند اسلامی نمایش دهند!

اصل سیستم بروکراسی که بر پایه سرمایه داری است و برگرفته از سیستم امیرکایی است رو میخواهند با طرح های شرقی اجرا کنند.

سیستم مدیریتی امریکایی یعنی اینکه بین رئیس و کارمندان در اتاق صندلی و امکانات با توجه به کیفیت و لوکس بودن می توان مدیر یک مجموعه رو شناخت ، چه اون مجموعه دولتی باشه ، چه یه کارخونه شخصی و . ..

بله عزیز

اگر بخواهید در این مصداق ها گیر کنید که همان میشود بانکداری اسلامی که خروجی اون رو می بینید.

پاسخ:
سلام
در مصداق گیر نکردم، خیلی جاها این مسائل وجود داره در کشور
و بله، حق با شماست...
تناقض ها زیاده...

و بعید هم میدونم کسی توی نظام مدعی شده باشه که ما ساختارهامون اسلامی هست و عین عدل هست و فلان...

اما خب به نظرم خوبه گاهی در بین بچه مذهبی ها هم حرفش زده بشه، فکر نکنن این سیستم همون سیستم صلاح و رستگاری هست...


خیلی مورد خوبی رو اشاره داشتین، منم اگه اجازه بدین چند نکته دارم که عرض کنم

 

۱. به نظرم هر نقدی که بکنیم باید پاسخ و راه حل اصلاحی براش داشته باشیم، بیاین فرض کنیم نقد شما کاملا درسته، راه حل چیه؟؟ 

اینه گه هممممه ویلاهای شمال دولتی و سازمانی رو باز کنن تا دیگران هم بیان، یا نظر دیگه ای وجود داره؟؟

 

۲. میگم امکانات دولتی و سازمانی ( عمدا میگم سازمانی چون مثلا فولادی ها، شرکت های خصوصی و سهامی هم ویلادارن، آیا اونها هم باید از همه سهام داراشون رضایت بگیرن)، فقط ویلاهاست، ناهاری که میدن، امکانات خاصی که دارن برای کارکنانشون، وامی که ممکنه بدن و حتی حقوقی که میدن بدون توجه به بازدهی و صرفا بر اساس رویه و قاعده حاکم و حتی سیستم گرمایشی و سرمایشی و نور و امثال این، حتی گل کاری و تزئینات داخلی ادارات دولتی و خانه های سازمانی، سه ماه حقوق الکی و بدون هیچ کارکردی به معلم ها دادن و ....امثال این چی، آیا اینها هم مصداق بیت الماله؟؟ با اونا چه کنیم؟؟؟

 

۳. نکته آخر اینکه  شما تو دل کاری، آیا برای خدمات جانبی انگیزشی برای کارکنان کاری نمیکنین؟؟؟ مثلا تولدشون رو تبریک نمیگیرد، معدل بالای بچه شون رو تشویق نمیکنین، اگه نزدیکاشون فوت کنن مرخصی نمیدین، و خیلی مواردی که انگیزه بده، آیا این کار برای سازمان ها و دولتی ها باید تا چه حد باشی و حد معقول و شرعی ش کجاست؟؟؟؟؟

 

ببینین من با اصل فرمایشتون کاااااملا موافقما، تازه شما به یه نکته ظاهری کوچیک اشاره کردین که بیشتر تو چشمه ولی اساسا اونقدرا  هزینه ای نیست و تازه سرمایه گذاری و ارزش افزوده زیادی داره درحالی ک مبالغ و مصارف خیلی کلان تری داره اتفاق میافته که اونا اصلا موندگار نیست هم چه باید کرد 

پاسخ:
سلام
یه جوابی داده بودم که پاک کردم چون نظر رهبری رو گفته بودم... نمی خوام از ایشون مایه بذارم برای حرفهایی که منطق داره...

ببینید سه تا نکته ی شما هر سه پیوستگی داره و لازم نیست جداگانه پاسخ داده بشه...
 میگن خدا کفر رو برمیتابه اما ظلم رو برنمیتابه...
یعنی ظلم در خودِ دنیا هم عقوبت داره... اون دنیاش جدا...

ظلم یعنی بی عدالتی...
خدمات دادن به پرسنل اتفاقا خیلی خوبه... یکی از نشانه های توسعه یافتگی و زندگی متمدنانه هست...
دین هم نه تنها تاییدش میکنه بلکه نبودش یک چالش غیر دینی هست...

اما...
اما...

مسئله عدالت یک مسئله بسیار مهمی هست... 
شاید کلمه " پیوست عدالت" رو شنیده باشید... این کلید واژه رو بزرگان معاصر ما کم استفاده نکردن...

وقتی پیوست عدالت نباشه در مسئله توسعه یافتگی، تبعیض و ظلم پیش میاد...
یعنی به سمت توسعه یافتگی حرکت میکنیم اما به یه عده ظلم میکنیم...
ظلمی که اثرش در نظام هستی هرگز محو نمیشه...

این نفکری بود که امثال رفسنجانی و تیم و ترکه اش موجه میدونستنش... یعنی میگفتن خود توسعه از عدالت مهم تره... و چاره ای نیست و یه عده زیر پای توسعه یافتگی له میشن...
شما الان مسائل بسیییار مهم رو ببینید که ناعادلانه باهاش رفتار میشه و کشور رو دچار چه چالش های عظیمی کرده...
مثلا انرژی و سوخت... ناعادلانه هست... این گردن دولت هاست...

وقتی پیوست عدالت وسط نباشه در استفاده از امکانات و سرمایه های دولتی تبعیض و ظلم پیش میاد بین مردم...
همون دولت و مجلسی که باید قانون تصویب کنن و هم از تولید حمایت کنن و هم از کارگر حمایت کنن و برای کارگر حقوقی بذارن که کارگران غیر دولتی هم از حق رفاه برخوردار بشن و هم به گونه ای باشه که تولید کننده  دچار فشار غیر منطقی نشه...
این کار رو اونجوری که در حق زیر مجموعه خودشون انجام میدن در حق غیر خودشون انجام نمیدن...

نمیگم همه غرض دارن یا دغدغه ندارن...
احتمالا خیلی هاشون بلد نیستن و تخصص و اشراف کافی ندارن...

راه حل از خود دولت و مجلس شروع میشه
اما نخواهد کرد این کار رو...


اونوقت اثر بی عدالتی چیه؟
پناهیان و حاجی زاده و عالی و تمام جامعه مداح ها و اکثر مشاهیر مذهبی میان از قالیباف حمایت میکنن...
اما مردم دیگه باورشون نمیکنن...

اینها اثر بی عدالتی هست...

سلام و عرض ادب

 

فرمایشتون خیلی درسته، رعایت عدالت و داشتن پیوست عدالت خیلی خوبه، ولی جسارتا جواب من رو ندادید، فقط میگین عدالت خوبه، خب معلومه عدالت خوبه، اما عدالت رو تو همین مصداق چطور میشه عملی کرد؟؟؟

 

محل کار یه کارمند دولت وقتی بچه ش معدل بالا میگیره بهش کادو میدن، این کادو انحصار کارمند اون ارگان دولته، معلمه چهارماه کار نمیکنه و حقوق میگیره و صدها مثال دیگه، برای اینها چیکار باید کرد؟؟؟؟؟؟

اینها کدومش تو مختصات عدالت میگنجه، کدوم عدول میکنه؟؟؟

 

معیار و سنجه چیه؟؟

حد و تعریف کجاست؟؟؟

 

بازم تاکید دارم من با فرمایشتون کاملا موافقم ولی جسارتا راه حلی های مصداقی برای مواردی دارم ولی کلا نمیدونم بشه تعمیم داد یا نه

پاسخ:
من نظر خودم رو میگم خدمتتون
حالا درست و غلطش رو باید فکر و تحقیق کرد
در مورد مسائلی مثل میزان حقوق و هدایا و مسائلی از این دست به نظر من حتی اگر انصاف هم نباشه، ظلم نیست
چرا؟
من توی شهری صنعتی زندگی میکنم و از اوضاع خیلی کارخونه ها خبر دارم
همه هم خصوصی هستن...
موقع سود فقط خودشون... موقع ضرر، همه شریکن...
نگاه اکثرشون اینطوریه...

اما همین کارخونه دارها با همین نگاه متفرعنانه، وقتی نیرویی میره اونجا استخدام بشه از کارگر ساده تا نیرویی متخصص همه شون، مزایای قانون کار رو دارن اما با توجه به اهمیت کارشون از 2 میلیون تا 100 میلیون با کارفرما قرارداد میبندن تا ماهانه علاوه بر اون مبلغ قانون کار بهشون تعلق بگیره...
حالا 100 میلیون شاید خیییلی انگشت شمار باشه توی کل این شهر، اما پاداش ماهانه 5 الی 12 میلیون دیگه نرخ شاه عباسیش هست...
میخوام بگم دادن این امتیازات تقریبا خصوصی و دولتی نداره...
اکثرا میدن...
هم دولتیه داره میگیره...
هم خصوصی... و خب البته هستن خصوصی هایی که ظلم میکنن و همین رو هم نمیدن... اما اقلیت هستن... و نیروهای اونجا آگاه بشن میتونن جو رو عوض کنن

یا معلمینی که فرمودید... بر اساس بهره وری حقوق بدن بهشون... منتها سازوکار باید داشته باشه... اگر موضوع بهره وری جدی و اصولی پایه گذاری بشه مطمئن باشید اون سه چهار ماه رو بیش از اون 9 ماه وقت میذارن...
مخصوصا اهل دنیاهاشون... چون با وجدان هاشون قطعا اون چهار ماه تلاش میکنن...

اما خدمات رفاهی قصه اش فرق داره...
چرا؟
مردم برای زندگی، یک اولیاتی رو نیاز دارن
1_درآمد (که گفتم خصوصی و دولتی روالشون شباهت داره) شامل خوراک و پوشاک و وسیله نقلیه هم میشه
2_مسکن (که اینجا هم باز دولتی ها امتیازاتی میگیرن اماخصوصی کلا روی هواست.. ولی بازم فراوانیش کمتره... خیلی از ارگانهای دولتی هم توی بحث مسکن تعهدی ندارن)
3_رفاه 

این سه مقوله توی زندگی مردم هم دیده میشه و هم رصد میشه...
یعنی مردم همدیگه رو بابت این سه مقوله رصد میکنن...
مثلا من حتی اگر از درآمد حلال و طیب میلیاردر بشم، هیچ وقت ماشین گرون سوار نمیشم...
چون مردم رصد میکنن...
مردم خیلی چزا که از کم کاری خودشون به دست نیاوردن رو هم رصد میکنن و اونی که تلاش کرده و بدست آورده دائم نگاهشون تو زندگی اونهاست...
مثلا یکی 4 تا بچه داره... یکی یه بچه داره...
اون تک فرزنده وقتی میبینه اون چهار فرزنده چقدر بچه هاش خوش تر هستن مثلا حسادت میکنه...
خودش کم کاری کرده... اما رصد هم میکنه...

به لحاظ اثرات وضعی این رفتارها، باید توی این حوزه ها مراقب بود...
نگاه و حسرت مردم پشتش هست...
چیزی که نگاه و حسرت مردم پشتش باشه و واقعا  حق با اونها باشه، اثر میذاره روی زندگی افراد...

اما در حوزه رفاه باید چکار کرد:
وظیفه ی دولت هست نه اون کارخونه خصوصی...
یک طرحش اینه که در ایام سفر و تعطیلات مدیریتش کنن و به مردم عادی هم بدن...
یک راه حلش هم اینه که خود دولت با شراکت خصوصی ها امکان تفریحی و رفاهی جدید احداث کنه...
و هر خصوصی با توجه به وسعت فعالیتش سهم و مشارکت داشته باشه...

اما نقش دولت هرگز حذف نمیشه...
مگه وزارت نفت وقتی میره از سرریز درآمدش اماکن رفاهی برای کارکنانش میسازه، از جیب باباش آورده؟
خب از سرمایه ی من و شما آورده... ساخته...
تو که داری از سرمایه من و دیگران برای کارمندای خودت میسازی... آدم باش و سر کیسه رو بیشتر شل کن بیا توی مشارکت با خصوصی ها سهم کلان تر رو خودت بده و از اونها هم سهم بگیر و بساز...

ببخشید پر حرفی کردم




به نظرت اگه دولت بخواد این امکانات رو در اختیار سایر مردم قرار بده صدای کارمندان دولت درنمیاد؟

 

اینم بگم مساله بی عدالتی تو خیلی از حوزه ها هست چیزی که خیلی به چشم خود من میاد فوتباله که چه قدر بهشون امکانات میدن،

پول میلیاردی که بهشون میدن

سربازیشون رو هم میتونن فوتبال بازی کنند بعد یه سرباز دیگه باید رو برجک تو آفتاب دوران خدمتش رو بگذرونه

پاسخ:
صدای کارمند دولت در هم بیاد به نظرم برای تصمیم گیران خیلی مهم نیست...
مهم اینه که خودشون به تصمیم برسن...
قابل حله... سخت هم هست...
اما مهم تر از سختیش... خواستن هست...
۰۶ مهر ۰۳ ، ۰۶:۳۱ حاج‌خانوم ⠀

سلام علیکم

نام بردن از اون شخص، اتفاقاً کار اشتباهی نیست. تا حالا از این بُعد به قضیه نگاه نکرده بودم. درباره بنی عباس!

به نظرم همه ما باید یاد بگیریم که آدم‌ها جز معصوم صد نیستند (و تازه بین انبیا و ائمه معصومین، تفاوت‌هایی است) و همه را در این طیف ببینیم، که اگر یک  کار بدی کرد، درست نبود، آبرویش را نبریم.

ممنون بابت تذکرتان. الحمدلله رب العالمین کار دولتی ندارم.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی