بسم الله الرحمن الرحیم

به سوی کسی میروم که قدرت و زیبایی از او معنا گرفته است...

بسم الله الرحمن الرحیم

به سوی کسی میروم که قدرت و زیبایی از او معنا گرفته است...

سلام خوش آمدید

رضا

شنبه, ۴ آبان ۱۴۰۴، ۰۹:۱۸ ق.ظ

نوع ادبیات و استدلال رایج کلامی در بین ما، مسئله تقدیر رو با بحث انحرافی جبر و اختیار درگیر کرد...

در حالی که اگر مبحث تقدیر در ادبیات جامعه با یک رویکرد متناسب زمانه ما مطرح میشد، اصلا سوالی بابت جبر و اختیارش مطرح نمیشد...

و آسیب ارتباط موضوع تقدیر با جبر و اختیار در زمانه ی ما، تولد موضوع «موفقیت» در مباحث مختلف روانشناسی بود...

فکر کنید طرف میخواد فرزند بیاره و شرطیش میکنه به تغییر رفتار مادرشوهر...

خب اومدیم و مادر شوهر نه تنها بهتر نشد، بلکه بدتر شد... توی میخوای همچنان گودرز رو به شقایق ربط بدی و وقت رو هدر بدی؟!

بعد می‌بینید نتیجه ی این اتلاف وقت روی موضوعی که میشد اینقدر مضحک وقت و عمر رو تلف نکنه، این شد که یه سگ یا گربه ی ملوس آورده تو خونه، کلا هوسی هم برای آوردن فرزند دیگه ندارن زن و شوهر...

و تمام...

من تمایل دارم، یک دوگانه بسازم بین موضوع «تقدیر» و « موفقیت»

البته موفقیتی که در ادبیات روانشناسی ازش حرف زده میشه....

 

انسان رضایتش از زندگی وقتی رقم میخوره که تقدیر خوب براش رقم بخوره...

اما متاسفانه اکثر ماها، دنبال موفقیت هستیم...

 

موفقیت، یک هدف تک بعدی هست، یا در حالت خیلی مطلوبش یک هدف چند بعدی...

چند ؟ بعدی ؟

فرض کنید دو بعدی، یا سه بعدی، اصلا برای اینکه معامله جوش بگیره، هشت بعدی...

خوبه؟!!

انسان برای رضایتمندی از زندگیش، به توفیق جامع نیاز داره...

جامع چند بعدی هست؟!!

دیگه بحث عدد مطرح نیست... 

ابعادش، گذشته و حال و آینده آن رو شامل میشه... بی نهایته...

وقتی توفیق جامع نصیب ما بشه، حتی گذشتگان ما، متنعم میشن...

حال و آینده که سرجای خود...

نتیجه متنعم شدن گذشتگان چیه؟

کوچکترینش، دعای اوناست برای ما...

یکی از دعاهایی که ردخور نداره اینه که شما به وقت نیاز کسی، امدادی رو بهش برسونی، و اونوقت در اون حال رضایتی که برای اون شخص حاصل میشه، در همون حال، برات دعا کنه... معجزه می‌کنه این مدل دعاها...

 

من مدتیه می‌خوام مصداقی تر در این مورد بنویسم، اما خدا می‌دونه میترسم...

لذا رو آوردم به گفتن کلیات، تا ببینم بحث به کدوم سمت می‌ره...

 

ما توی زندگیمون، نیاز به رضایتمندی داریم...

آدم ناراضی، نمیتونه خیر برسونه...

و آدم راضی، شاکر میشه...

و آدم شاکر، منبع و منشأ انواع خیرات هست...

 

و ما برای اینکه راضی بشیم، تقدیر خوب می‌خوایم

ولی زمانه ی ما به ما آدرس غلط داد...

گفت برو موفقیت بدست بیار، تا رضایت داشته باشی...

و موفقیت رو هم به صورت ناخودآگاه برامون تعریف کردن...

 

 

حالا فکر میکنید برای بدست آوردن یک تقدیر خوب، به چی نیاز داریم؟

 

  • ن. .ا

نظرات (۵)

امروز همسر نوبت دکتر داشت، موندم خونه، دخترک خواب، بچه ها مدرسه...

توفیق پیدا کردم، مطلب بنویسم، البته مطلب رو که مینوشتم، اما موضوعاتی که ذهنم درگیرشه، غالبا تمرکز بیشتری می طلبه که امروز نصیبم شد

 

خدایا شکرت

پاسخ:
من یه مثال بزنم از تقدیر خوب
چند مطلب قبل نوشتم، از اینکه فهمیدم مادرم نیاز مالی داشت و به من نگفت اونقدر ناراحت شدم که پشت فرمون زدم زیر گریه...
همون روز مبلغی برای مادرم زدم، در پوششی که پول خودش بوده و از این حرفا...
می‌دونم که کارش رو راه انداخت همون و دغدغه اش رو ازش گرفت...

آخر صحبت هام خیلی رندانه بهش گفتم:
مامان برای گرفتن یه وامی اقدام کردم، دعا کن جور بشه، اما و اگر زیاد داره این وام...
وام مشکلی تو ضمانت داشت، ضامنم رو قبول نمیکردن و تازه اگر ضامن رو قبول میکردن، حدود سه ماه باید صبر میکردم...
چاره ای نداشتم...
بعد از اون درخواست از مادرم...
سه روز بعد از بانک بهم زنگ زدم و گفتم وامت آماده هست
ما برات واریز میکنیم، تو مشکل ضمانت رو زودتر حل کن...
و واریز کردن...
با وجود اشکال در ضمانت...

به مادرم گفتم ممنون که دعا کردی، وامم جور شد...
گفت: مادر من که همیشه براتون دعا میکنم... ( راست هم میگه، غالبا سر هر نمازش دعا می‌کنه برامون)
ولی بهش لو ندادم که این دعا فرق میکرد...



  • نـــرگــــس ⠀
  • چه دوگانه خوبی ساختید!

    واقعا دوگانه‌تون عالی بود

    راستش وقتی پایان‌نامه‌ام رو می‌نوشتم، آخرش که صفحه سپاس رو نوشتم، خیلی دوست داشتم اسم شما رو هم می‌نوشتم. که می‌دونید! نمیشد اینکارو کرد.

    ولی الان ازتون تشکر می‌کنم. و همیشه خاطرم می‌مونه.

    ممنونم.

    پاسخ:
    الحمدلله
    همین که مفید بوده برای من از هر تشکر و قدردانی ای مهم تره...
    من دقیقا همین رو از خدا خواستم... همین مفید بودنه رو...

    واقعا جای شکر داره...

    یه مسئله ای...

     

    و اون اینکه موفقیت در روانشناسی رسیدن به هدف نیست، این باور عام جامعه از موفقیه.

     

     موفقیت در روانشناسی به معنای خودشکوفاییه،  یعنی همه استعداد های یک انسان شکوفا شدن و تعریف دیگر موفقیت در روانشناسی قرار گرفتن در مسیر خودشکوفاییه. قرار گرفتن در مسیری که توسعه بده مهارت ها و ادراکات و توانایی های یک انسان رو

    پاسخ:
    ببینید مسئله توی رفتن در دو مسیر متفاوته...
    من جنگی با الفاظ ندارم، اگر لفظ رو علم کردم، برای کمک دادن به ذهن هاست...
    همون موفقیت و خود شکوفایی، اگر توحیدی باشه یه معنا پیدا می‌کنه
    اگر توحیدی نباشه معنایی دیگه...
    و مسیرهاشون هم متفاوته...

    بحث علمی و تفاوت علمی شون رو باید توی توحیدی بودن یا نبودن بحث کنیم...
    والا من حرفی ندارم که این دوگانه رو بسازیم:
    خود شکوفایی توحیدی
    خود شکوفایی غیر توحیدی...

    ولی اگر از کلمه تقدیر استفاده کنیم، به لحاظ علمی، کار استخوان دارتری کردیم

    بله درست می فرمایید ، فقط به این علت که از علم روانشناسی گاهی برداشت های اشتباه میشه بنده اشاره کردم که "عبارت تعریف روانشناسی از موفقیت" اینجا صحیح نبود 

    پاسخ:
    موفقیت یه موضوع برجسته هست توی روانشناسی
    موضوعی که خیلی هم روش تبلیغ رسانه ای میشه

    و بازخورد اجتماعی خیلی گسترده ای هم داره...
  • اقای ‌ میم
  • نمیشه با رسیدن به موفقیت به رضایت رسید؟

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی

    شاید همین چند خط در این صفحات مجازی...
    بالا ببردمان
    یا پائین بکشاندمان...
    یادم نرود عالم محضر خداست...
    .
    .
    .
    اینجا کسی می نوشت که دوست داشت به چشم تو بیایید...

    طبقه بندی موضوعی
    آخرین مطالب