طلیعه ای بر اتحاد مردم
خب حقیقتا بخش دردناک اتفاق امروز صبح، شهادت زن و کودک بود...
و ان شا الله نقطه ی اتحاد مردم ما هم همین موضوع خواهد شد...
اما در مورد چهره های سرشناسی که شهید شدن، هر چند برای اون بزرگواران یک آرزو بوده و برای ملت ما فقدان هست... اما به نظر من پتانسیل ایجاد نور و بصیرتی که برای مردم ما داره خیلی بیشتر خودنمایی خواهد کرد...
امیدوارم این اتفاق مردم ما رو بر علیه اسرائیل متحد کنه...
خدا میدونه فقط این اتحاد باطل السحر اون رژیم صهیونی هست...
قدرت اتحاد مردم ما علیه اسرائیل، خیلی بیشتر از عملیات نظامی ای که باید سریعا انجام بدیم در حصول نتیجه تاثیر خواهد داشت...
خب مطلع هستید که سایت نطنز رو هم زدن... صبح بلافاصله زنگ زدم به دوستانی که در سایت کار میکردن و متوجه شدم که حالشون خوبه...
اما وقتی یکی از مدیرای کارخونه با من تماس گرفت که : مهندس به خاطر حمله به سایت نطنز، میگن مواد رادیواکتیو توی هوا پخش شده... ما بریم کارخونه؟ (شهرک صنعتی ما در مسیر سایت نظنز هست و خیلی از ازش دور نیستیم...) بهش گفتم: این مزخرفات چیه؟... چند ساله دارن کل تاسیسات هسته ای نطنز رو انتقال میدن به بافت کوهستانی و داخل کوههای منطقه...
اینجایی که الان زدن یه پوسته ای از سایت بیشتر نبوده... مواد رادیو اکتیو کجا بوده؟!!
برید کارخونه... کار رو تعطیل نکنید...
بعد فکری شدم که نکنه اینا تعطیل کنن... با وجود اینکه قصد داشتم بدون اطلاع برم شمال تا روز عید غدیر اونجا باشم که هم سورپرایز برای همسر و بچه ها باشه هم من توفیق دیداری داشته باشم...
به بچه های کارخونه اطلاع دادم من امروز میرم کارخونه... و بعد از نشر این مطلب میرم شرکت...
شمال هم نمیرم... و ان شا الله اگر توفیقی باشه اکتفاء میکنم به یک گفتگوی تلفنی با استاد...
پسرم توی شمال از خواب بیدار شد و دید همه خانواده حرف از حمله اسرائیل میزنن... بچه ترسیده... که بابام کجاست؟...
زنگ زدن به من... بچه ام گریه میکنه و به من میگه: بابا من نمیخوام تو بمیری... اسرائیل حمله کرده... چجوری میخوای بیای؟... از تهران رد نشو... تهران رو هم میزنن...
خنده ام میگیره...
بهش میگم: بابا جون قوی باش... نترس...
تو میدونستی رئیس جمهور اسرائیلی ها همین امروز از ترس ما ایرانی ها از اسرائیل فرار کرد؟!!
گفت: اگر ترسو هست چرا با غزه اینقد وحشیانه برخورد میکنن؟
چرا از غزه نمیترسن؟!!
گفتم چون هیچ وقت نذاشتن غزه امکانات نظامی کافی برای دفاع از خودش داشته باشه... مردم غزه با امکانات خیلی کمی دارن با اینها میجنگن...
تازه غزه خیلی کوچیکه... کل غزه اندازه ی یه ساری ما هست... با این وجود بعد از دو سال هنوز نتونستن شکستشون بدن...
اما ایران خیلی بزرگه... و خیلی قدرتمند هست... و از همه مهمتر اینکه قدرت اصلی ما اینه که خدا بهمون کمک میکنه...
کمی صحبت کردیم و پسرم آروم شد...
من بابت این اتفاق فقط به نور و بصیرتی که در مردم ایجاد بشه امید دارم...
مردم باید در انتقام سخت و پشیمان کننده از دولت و نظامی ها مطالبه داشته باشند...
اگر در مردم چند صدائی ایجاد بشه ، ستون پنجم داخل کشور قطعا واکنش ایران به اسرائیل رو یا خیلی خفیف میکنن یا کلا منفی میکنن...
و خدا به ما غضب خواهد کرد...
خدایا کمکمون کن که از این امتحان سربلند بیرون بیائیم
تا شب نشده باید پاسخ بدیم.
به نظرم نباید ملاحظه هیچچچ چیزی رو کرد.