در آستانه ی چهل سالگی

با من بیا... من به سوی کسی میروم که قدرت و زیبایی از او معنا گرفته است...

در آستانه ی چهل سالگی

با من بیا... من به سوی کسی میروم که قدرت و زیبایی از او معنا گرفته است...



خیال خام پلنگ من
به سوی ماه جهیدن بود

و ماه را زبلندایش
به روی خاک کشیدن بودن

پلنگ من، دل مغرورم
پرید و پنجه به خالی زد

که عشق ماه بلند من
ورای دست رسیدن بود


چه سرنوشت غم انگیزی
که کرم کوچک ابریشم

تمام عمر قفس می بافت
اما به فکر پریدن بود

۱۷ مطلب در تیر ۱۴۰۳ ثبت شده است

چهارشنبه, ۱۳ تیر ۱۴۰۳، ۰۷:۵۱ ق.ظ

مناظره ی آخر، نمایش حماسه و اقتدار

مناظره آخر هم بخشی از پازل خدا بود...

جلیلی از چهره ی یک کارشناس و متخصص و استاد دانشگاه، خیلی هوشمندانه خارج شد و گفت آنچه را باید میگفت و پزشکیان شکست...

اما...

این کافی نیست...

از امروز مجازی رو کمتر کنیم و صحبت های حضوری و میدانی مان را تقویت کنیم و احسنت به بچه هایی که این کار رو خیلی زودتر شروع کردن...

 

 

« خدا دلها را به سمت مفیدترین گزینه هدایت خواهد کرد»

۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۰۳ ، ۰۷:۵۱
ن. .ا

با پسر بزرگترم صحبت از رنگ مورد علاقه شد...

بهش میگم: رنگ مورد علاقه تو چیه؟

میگه : آبی

میگم: مگه تو پرسپولیسی نیستی؟

میگه: چرا ، طرفدار پرسپولیسم

میگم: پرسپولیسی ها رنگ قرمز رو بیشتر دوست دارن

میگه: ولی من طرفدار پرسپولیسم اما رنگ آبی رو بیشتر دوست دارم

:)))

همه ما از اول همینقدر رها و آزاد بودیم... اما به مرور رنگ گرفتیم...

 

۱ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰ ۱۱ تیر ۰۳ ، ۰۶:۰۹
ن. .ا
يكشنبه, ۱۰ تیر ۱۴۰۳، ۰۸:۴۴ ق.ظ

دو تذکر مهم برای تبلیغ در این هفته

دوستان قبل از تلاش برای رای آوری جبهه انقلاب به این فکر کنید که چرا پزشکیان 10 میلیون رای داشته...

اینکه بعضیا بگن رسانه و ترفندهای رسانه ای و فریب مردم و چه و چه... خودفریبی هست...

این یعنی موضوع رو خوب نشناختیم...

مگه با آمدن خیلی عظیمی از مشاهیر و تریبون دارها و افراد صاحب وجاهت و خیل عظیم مداحان و سخنرانان و وعاظ در پشتیبانی از آقای قالیباف، تاثیری در آرای آقای قالیباف هم داشته؟

دیدید که خیر...

در مورد پزشکیان هم این عامل رسانه فاعلیت و تاثیر تام نداشته...

به نظر من یک علت دیگه داشته که 10 میلیون از مردم ما تصمیم گرفتن به ایشون رای بدن...

اگر این رو خوب تحلیل نکنیم و توی صحبت هامون با کسانی که رای ندادن یا حتی به پزشکیان رای دادن علت اقبال به پزشکیان رو تشخیص ندیم عرصه رو میبازیم...



توی مناظرات یکی از حرفهای مشترک 4 نامزد انقلابی چی بود؟

"ادامه راه شهید رئیسی"

خب...

از نظر منی که جبهه انقلاب رو دوست دارم راه رئیسی یعنی اکتفا به ظرفیت درون...

راه رئیسی یعنی جهان را در چند کشور اروپائی محدود نکردن

راه رئیسی یعنی تلاش و پرکاری برای مردم...

راه رئیسی یعنی دیپلماسی اقتدار... دیپلماسی اقتصادی...

و...

اما از نگاه عموم مردم چقدر این معنا از "راه رئیسی" جا افتاده هست؟!!!

 بهش فکر کردید؟

حتی نامزدهای جبهه انقلاب هم بهش فکر نکردن به نظر من... طرفداران هم به طریق اولی...

از فرمایش رهبری استفاده کنم بعد حرف خودم رو بزنم:

رهبری در دیدار با هیئت دولت رئیسی علاوه بر تقدیر از تلاشها و دستاوردها و اقدامات خوب دولت، میفرمودن: اما اقدامات باید در سفره مردم هم خودش را نشان بدهد...

دیگه از رهبری که اشراف بیشتری نداریم ما...

خب سفره مردم همچنان در حال کوچک تر شدن بود... حتی در زمان رئیسی...

دلیل؟!!

شما توی نت سرچ کنید قیمت گوشت در سال 99 و 1400

بین 150 تا 180 تومن بوده...

الان بالای 600 تومان هست...

سرچ کنید قیمت مرغ در سال 99 و 1400

قیمت برنج رو سرچ کنید

قیمت خیلی از اقلام اساسی مصرفی مردم به شدت گران شدن...

توی حوزه مسکن قیمت اجاره ها در این سه سال خیلی افزایش پیدا کردن...

من سال 99 داشتم ماهی 1 میلیون اجاره میدادم... سال 402 ماهی 9 میلیون...

حالا من شرایطم خاص بوده و گاهی ناگزیر بودم هر مبلغی رو بپذیرم... اما همکار دارم که عروس و داماد هستن و افزایش عجیب و غریب اجاره ها دامن گیر اونها هم هست...

یعنی میخوام بگم اگر برای من 9 برابر شده... میانگینش 9 برابر نیست... اما حداقل سه برابر شده توی این سه سال...

 

اما نامزدهای جبهه انقلاب در این حوزه ها با مردم همدردی نکردن...

ببینید من میدونم مخصوصا در حوزه مسکن مقصر اصلی خود دولت روحانی بود که 8 سال تمام مسکن نساخت... اما مردم چیزی که میبینن اینه که افزایش قیمتها عمدتا در زمان رئیسی اتفاق افتاد...

اگر قرار هست با مردم صحبت کنیم نباید بترسیم و باید به اونها حق بدیم که در این سه سال هم اذیت شدن...

 

و خود دولت رئیسی هم قبول داشت که افزایش قیمتها در اقلام اساسی و مصرفی مردم افزایش عجیبی داشته و لذا یکی دو ماه طرحی رو اجرا کرده بود که مردم بتونن با کارت یارانه شون چند قلم اقلام رو به قیمت یکی دو سال قبل بخرن...

ولی خب این طرح هم موقت شد...

سفره مردم در زمان شهید رئیسی هم کوچکتر شد...

اینو بپذیریم و در صحبت با مردم انکارش نکنیم... شجاع باشیم...

وقتی همه میگم تداوم راه شهید رئیسی و از این گرانی ها حرفی نمیزنن و همدردی با مردم نمیکنن...

چه اتفاقی می افته؟!!

مردم میگن اینها فقط سوزنشون گیر کرده توی مبارزه با امریکا...

هیچکدومشون ندیدن توی این سه سال چه بلایی سر سفره های ما آمده...

پس منظورشون از ادامه راه شهید رئیسی یعنی مبارزه با استکبار ولو به قیمت کوچکتر شدن سفره های ما...

 

این بوده دلیل اون 10 میلیون رای پزشکیان...

چون پزشکیان یه تیکه کلام داشت: ما مقصریم... مقصر اصلی ما (دولتی ها و احزاب و مسئولین) هستیم... و این حرف یعنی پذیرش اینکه مردم در فشار هستن... و این حرفش واقعا اثر داشته...

و توی این شرایط وقتی ما حرف از تداوم راه رئیسی میزنیم باید حتما و حتما به چالش هایی که توی این دولت بوده و اثرش رو توی زندگی مردم گذاشته اشاره کنیم و بگیم دکتر جلیلی برای اینها راهکار داره...

 

این از موضوع اول...



و اما موضوع دوم

در نقد پزشکیان قدرت تصمیم گیری نداشتنش رو برای طرفدارانش باز کنید...

من توی ادبیات درون گفتمانی خودمون میگم پزشکیان ساده لوح هست... اما به طرفدارانش نمیشه اینطوری گفت... گارد میگیرن...

بگید قدرت تصمیم گیری نداره... اقتدار لازم برای تصمیم گیری نداره...

این اقتدار رو روحانی داشت...

خاتمی هم داشت...

حتی ظریف هم تا حدی داشت...

اما پزشکیان نداره...

اینو برای طرفداراش برجسته کنید...

واقعیت اینه که زاکانی در مناظرات به این موضوع اشاره کرد و درست هم بود... اما خب ادبیاتش برای طرفدارای پزشکیان گارد ایجاد میکرد...

زاکانی توی مناظرات به پزشکیان گفت شما آدم خوبی هستین اما سرتون کلاه میذارن... الان هم توی ستادهاتون دارن سرتون کلاه میذارن...

اون زمانی هم که توی مجلس بودیم با هم، سرتون کلاه میذاشتن...

 

این حرف زاکانی عین واقعیت بود منتها با ادبیاتی تلخ و جنجالی...

پزشکیان ساده لوح هست... اما وقتی با طرفداراش صحبت میکنید اینو بگید که اگر قرار بود به اصلاحات یا اعتدالیون رای بدم حاضر بودم به روحانی یا خاتمی رای بدم... اما پزشکیان واقعا اقتدار شخصیتی و اقتدار تصمیم گیری نداره... و این موجب میشه افراطی های اصلاحات بیان به اسم پزشکیان هر غلطی بکنن و دودش توی چشم مردم میره...

پزشکیان رو آدمی فاقد اراده شخصی نشون بدید... چون واقعیت همینه...

منتها با ادبیاتی که زننده نباشه...



پس اگر با مردم صحبت میکنید و اگر هم میخواید حرف از ادامه راه رئیسی بزنید حتما کاستی ها و چالش های دولت رئیسی رو مطرح کنید و با مردم همدردی کنید... و بگید که دکتر جلیلی بابت رفع این کاستی ها طرح دارن که واقعا هم طرح دارن...

و اینکه ضعف اصلی پزشکیان رو با ادبیاتی شبیه ادبیات اصلاحاتی ها بهشون بگید...

 

روی این دو محور تمرکز کنید...

لفظ جبهه انقلاب هم استفاده نشه بهتره... همون دکتر جلیلی یا حتی سعید جلیلی کافیه...

۸ نظر موافقین ۹ مخالفین ۰ ۱۰ تیر ۰۳ ، ۰۸:۴۴
ن. .ا
پنجشنبه, ۷ تیر ۱۴۰۳، ۰۸:۳۰ ق.ظ

امتحان امت_ جلیلی، قالیباف

دوستان بزرگوار سلام

من یه مطلب قبل با وجود علاقه ی زیادی که به دکتر جلیلی داشتم، مطلب نوشتم که میخوام از سر بررسی کنم...

چون تمام اون مزخرفاتی که در مورد ایشون میگفتن بابت عدم تجربه مدیریتی واااقعا یک فریب رسانه ای بود... حتی همون منبری های بزرگواری که سالها پای منبرشون یاد گرفتیم... متناقض با مواضع قبلی خودشون در انتخابات سال 96 و 1400 مسئله مدیریت رو مطرح کردن...

اون زمان شهید رئیسی تجربه مدیریتی چندانی نداشتن و رهبری هم فرموده بودن مدیریت در بقیه قوا و سازمانها در مقایسه با مدیریت در دولت نزدیک به صفر هست... و اون زمان ایشون حرفهایی زدن در ترغیب کردن مردم به شهید رئیسی که بماند... 

امروز دارن متناقض حرف میزنن ولی خب رای ایشون حق ایشون هست... اشکالی نداره... ایشون حتما حجت شرعی دارن و فردا جواب خدا رو هم میتونن بدن...

اما چرا این مطلب رو نوشتم؟

 

اون مطلب قبلی که عرض کردم از موضع 11 ساله خودم برگشتم تا بررسی بیشتر بکنم داستانش چی بود؟

راستش شرایط منطقه ما اوضاع عجیبی رو میگذرونه... مخصوصا جنگهایی که الان اسرائیل و جبهه مقاومت و امریکا درگیرش هستن...

دیدم در نسبت با این شرایط شاید باید کمی تامل کنم...

قرار بود عید غدیر به دیدار استاد برم...

هر چند این روزها که خانمم نبود اونقدر شرایط بدی رو گذرونده بودم و اونقدر اتفاقات بد برام افتاد که از خدا هم شاکی بودم و وقتی خانمم گفت عید بیا تا با هم بریم پیش استاد...

بهشون گفتم من حوصله ندارم... خودتون برید...

یعنی انگار حتی از استاد هم شاکی بودم...

اما دیدم نمی تونم در مورد انتخابات به نتیجه نهایی برسم... باید برم حرف بزنم...

 

رفتم... سلام علیکی کردم و دیدم مهمان دارن  و با داماد استاد یه گوشه نشستم و بلافاصله بحث انتخابات رو مطرح کردم که شما چه مواضعی دارید؟

وقتی دیدم چند وقته اصلا به صورت خودجوش دارن برای جلیلی تبلیغ میکنن بازم دلم آروم نگرفت و با شناختی که از استاد داشتم میدونستم ممکنه بازم نظر ایشون فرق داشته باشه...

موقع خداحافظی استاد گفتن: ن. .ا چیزی نخوردی؟

یه میوه ای که برای تبرک برداشته بودم نشونش دادم و گفتم از سهم خودم نگذشتم... اما با حسین آقا داشتیم بحث سیاسی میکردیم

گفتن: انتخابات؟

گفتم: بله

به شوخی گفتن: نکنه میخوای به پزشکیان رای بدی؟ :))

لبخندی زدم و گفتم: من از لحظه ثبت نام دکتر جلیلی تکلیفم معلوم بود و خوشحال بودم... اما الان شرایط یه مقداری گنگ هست...

ایشون گفتن: صبر کنید تا فردا... ان شا الله در مشهد با هم اجماع کنن...

و عجیب بود برام که دقیقا همون حرفهای همون مطلب قبلی من رو گفتن مضاف بر اینکه اون سوالی که داشتم که چرا دور دوم رو اینقدر ناموسی میکنن جواب دادن:

گفتن: صحنه های بداخلاقی هایی که ایجاد میکنن به شدت رهبری رو اذیت میکنه... و دور دوم که برسه دیگه از هیچ بداخلاقی ای دریغ نخواهند کرد...

و بماند چه توصیفاتی در مورد تیم پزشکیان و مخصوصا شخص پورمحمدی داشتن که من نمی خوام وقتتون رو بابت اونها بگیرم که کمترین حرفهاشون همون شیطان خواندن و عمرعاص خواندن اینها بود...

 

حالا باید وقتی دیگه بشه نوشت در مورد اینکه چرا بداخلاقی های انتخاباتی اینقدر شنیع هست که نامزدها باید به اجماع برسن که این بداخلاقی ها زودتر تمام بشه... مگر اثر اجتماعی و تکوینی این بداخلاقی ها چیه؟

اینها وقتی دیگه میطلبه...

 

نظر استاد این بود که اجماع صورت بگیره که هم دفع شر تیم اصلاحات و روحانی شکل بگیره و هم بد اخلاقی ها به دور دوم کشیده نشه که گویا خساراتش برای کشور کمتر از استقرار دولت سوم روحانی نیست

و ایشون با توجه به اینکه دکتر جلیلی رو هم به لحاظ عقیده و هم به لحاظ مدیریت و کفایت و هم به لحاظ نزدیکتر بودن به رهبری و هم به لحاظ کارآمدی بهتر از قالیباف میدونستن اما برای دفع اون دو خطر نظرشون این بود که کاش جلیلی به نفع قالیباف انصراف بده...

گفتم: آخه قالیباف!!!

گفت: قبول دارم... اما قالیباف یه شخصیتی داره که اگر هم جایی انحرافی ایجاد کنه رهبری میتونه یه تشری بهش بزنه... فلانی (یک شخصیت ارشد نظامی) میتونه یه تشری بهش بزنه...

میشه مدیریتش کرد و آوردش در زمین انقلاب ازش کار گرفت...

اما اگر قالیباف بره کنار سبد رای ایشون پراکنده هست... و معلوم نیست چقدر از اون آراء در سبد انقلابی ها ریخته میشه...



خلاصه ی ماجرا:

از نظر من هم جلیلی و هم قالیباف مردود شدن...

چون اول اونها باید انتخاب میکردن... که نکردن...

از قالیباف انتظار داشتم مردود بشن چون مردودی زیاد داشتن اما از جلیلی توقع نداشتم مردود بشن...

و البته این نظر منه... شاید واقعا تصمیم درستی گرفتن

 

اما الان توپ توی زمین مردم هست...

یعنی کار صد برابر سخت تر شده...

باز هم نظر من بر اینه: الان آراء جلیلی بیش از قالیباف هست طبق نظر سنجی صدا و سیما...

دوستانی که هنوز مردد هستن رو قانع کنیم به جلیلی رای بدن و دوستانی که هنوز بین قالیباف و جلیلی سرگردانن متقاعدشون کنیم به جلیلی رای بدن...

و حتی دوستانی که رایشون قالیباف هست اما قابل این هستن که باهاشون صحبت کنیم و نظرشون رو تغییر بدیم، اینها رو هم جذب جلیلی بکنیم...



متاسفانه بسیاری از تردیدهایی که  بر علیه جلیلی ایجاد کردن موضوع کارنامه نداشتن و عدم مدیریت ایشون هست که دوستان این یک دروغ و فریب رسانه ای بود...

و من انتظار نداشتم آقای پناهیان در این زمین بازی کنن...

که کردن... خب ایشون مسئول عملکرد خودشون هستن... و خودشون باید در پیشگاه خدا پاسخگو باشن...

اما این موضوع چیزی از آزمون من و شما کم نمیکنه...

 

لطفا هم خودتون به دکتر جلیلی رای بدید هم برای ایشون رای جمع کنید

واقعا خطر اصلاحات و دولت سوم روحانی جدی هست... حتی در حد غضب خدا به این مردم و قومی دیگه رو جای ما آوردن برای به دست گرفتن پرچم حق...



این مطلب کاملا تحلیل شخصی بود و دوستان میتونن نپذیرن... اما اگر نمی گفتم واقعا عذاب وجدان داشتم

من و همسر و خواهر و مادر و تمام اطرافیانم به دکتر سعید جلیلی رای میدیم

ان شا الله بتونیم در پیشگاه خدا از این رای دفاع کنیم

 

۲۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۱ ۰۷ تیر ۰۳ ، ۰۸:۳۰
ن. .ا
سه شنبه, ۵ تیر ۱۴۰۳، ۱۲:۲۱ ق.ظ

جای شرمساری هست آقای پناهیان

حالا که میخوام تعصب نداشته باشم یه بار دیگه مصلحت ها و منافع انقلاب رو در نظر بگیرم و حتی طوفانی شدن جلیلی بعد از ۱۱ سال در تقابل مناظره ای رو که خیلی دوست داشتنی ترش کرد نبینم... و یکبار دیگه ببینم صلاح کار در چیه... و کدام گزینه رو باید انتخاب کرد...

برمیخورم به افاضات احمد پناهیان ( برادر علیرضا پناهیان) که جوری بد در مورد دولت سایه صحبت میکنه که انگار جلیلی یه ضد انقلاب و ضد ولایت بالفطره هست که اقدام به تشکیل دولت سایه کرده...

عجیبه بخدا...

چرا یه عده اینقدر میتونن کج اندیش باشن؟!!!

یکی نیست به این بابا بگه شما که انقدر رئیسی رو دوست داشتید یه سفر استانی با هزینه خودتون در سال ۹۶ رفتین تا تبلیغش رو بکنید؟!!!

نهایت حمایتتون از رئیسی یک جمنا تشکیل دادن مضحک بود که عمرش به سه ماه هم نرسید...

همین جلیلی ضد انقلاب بود که با هزینه شخصیش ۲۷ سغر استانی رفت برای تبلیغ و تبیین اینکه رئیسی اصلح هست...

خدایا ما رو از شر و اسارت نفس خودمون رها کنن...

 

۷ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۰۳ ، ۰۰:۲۱
ن. .ا
يكشنبه, ۳ تیر ۱۴۰۳، ۱۱:۱۴ ب.ظ

اجماع سنتی یا اجماع گفتمانی؟

راستش خیلی دوست دارم بدونم دو مرحله ای شدن انتخابات چه گردی به ساحت قدسی انتخابات یا مشارکت یا جبهه انقلاب مینشونه؟

واقعا برای خودم سواله...

یه عده جوری پیروز نشدن جبهه انقلاب رو در دور اول ناموسی میکنن که ادم احساس میکنه دچار بلاهت سیاسی شدیم که این قصه برامون اینقدر پررنگ نیست...

فعلا که آمارها نشون میده آقای جلیلی و قالیباف جلوترن و بعدش آقای پزشکیان...

و تا اینجا هم از آمارها اینطور برداشت نمیشه که با همین ترکیب نامزدها، و حضورشون تا آخر، انتخابات دور اول تمام بشه... وضع موجود میگه انتخابات دو دوره ای هست...

بعضیا این احتمال رو میدن آقای قالیباف بعد از مناظرات به نفع جلیلی بره کنار...

که من میگم درسته که بیش از پنجاه درصد آرائش میاد تو سبد جلیلی اما قطعا عدد قابل توجهی هم میره سمت پزشکیان... و بازم محتمل هست که انتخابات با جلیلی و پزشکیان بره دور دوم...

 

بعضیا هم احتمال کناره گیری جلیلی به نفع قالیباف رو  بررسی میکنن... چون آرای ثابت آقای جلیلی غالبا بین چهار تا پنج میلیونه و این آرای ثابت بیش از ۹۰ درصدش میرن تو سبد قالیباف...

اما باز هم احتمال دو دوره ای شدن رو منتفی نمیکنه...

اما اگر جلیلی به نفع قالیباف بره کنار، احتمال پیروزی جبهه انقلاب در دور اول بیشتره...

مشروط به اینکه فاصله سبد رای بین جلیلی و قالیباف همین سه چهار درصد باشه...

 

اماااا

با اینکه سعید جلیلی توی همه سالها ثابت کرده که غیر قابل پیش بینی هستن و هیچ کاری رو بدون مبانی انجام نمیدن... ولی بعید به نظر میرسه به نفع آقای قالیباف برن کنار...

مثل سال ۹۲ که تشخیصشون این بود که نباید برن کنار...

این بار هم بعیده برن کنار...

و من تا اینجای کار با دیدن آمارها و جو انتخابات موندن نامزدها رو تا آخر، بد نمیدونم...

اینها اگر قرار هست اجماع کنن، اول باید اجماع گفتمانی داشته باشن...

متاسفانه اقای قاضی زاده و زاکانی جوری از دولت رئیسی دفاع میکنن که آدم حس خوبی نمیگیره... بیشتر فکر میکنم دارن به واسطه وجاهتی که رئیسی با شهادتشون پیدا کردن، خودشون رو مطرح میکنن...

نه اینکه مسیر و گفتمان رو مطرح کنن...

راستش باید جواب یاوه گویی های پورمحمدی و پزشکیان داده بشه اما نه با پاچه پارگی... به نظرم بعضی از کاندیداها توی پاسخ دادن به پزشکی و پورمحمدی از تعادل خارج هستن...

نقدم به مدافعین رئیسی اینه:

شما اگر طرفدار گفتمان شهید رئیسی هستید چرا وحدت گفتمانی تون رو با هم تقویت نمیکنید؟!!!

وحدت گفتمانی چیه؟

توی یه شعاری که الان وحدت گفتمانی دارن مثال میزنم تا ببینید چقدر موثره...

« ما میتوانیم، نگاه به درون»

هم جلیلی هم زاکانی و هم قاضی زاده و هم قالیباف این وحدت رو روی ما میتوانیم دارن...

القای یاس نمیکنن...

چقدر تاثیر داشته؟!!!

خیلی بیشتر از وحدت گفتمانی اونها روی « نمی شود، نمی توانیم، نگاه به بیرون»

 

یکی دیگه از مسائلی که باید روش وحدت گفتمانی داشته باشن « چگونه میتونیم» هست... متاسفانه هم ساختار مناظره اجازه نمیده و هم نامزدهای جبهه انقلاب منیت دارن... تا حالا دیدید همدیگه رو توی ارائه راهکارها تایید کنن؟!!

راهکارها یعنی اجرا...

تمام این نامزدها میدونن دکتر جلیلی دانش کارشناسی شون هم توی حوزه های مختلف از اینها بیشتره... اما گرا نمیدن...

وحدت گفتمانی معجزه میکنه...

معجزه اش رو بگم؟

سال ۹۲

وحدت گفتمانی برقرار شد بین قالیباف، ولایتی، روحانی و تقریبا رضایی...

جلیلی افتاد گوشه ی رینگ...

مردم وقتی دیدن وحدت گفتمانی با اون اشخاصه، گفتن گنده شون کیه؟!!!

حسن روحانی...

تمااام...

چطور وحدت گفتمانی کردن؟!!

ولایتی گفت: مذاکره کردن که بیانیه خواندن نیست آقای جلیلی... مگه اونجا کلاس فلسفه هست؟!!!

قالیباف گفت: من نباید با هژمون امریکا در بیفتیم و شاخ تو شاخ بشیم...

رضایی گفت: هم در زمان آقای جلیلی در مذاکرات افراط شد هم قبلش... باید میانه رو بود...

حسن روحانی هم که شعارش میانه روی بود و بستن با کدخدا...

تمام شد...

حالا دیگه جواب دادنهای جلیلی بی فایده بود:

مردم میگفتن این خودش رو از همه عالم تر میدونه... چه ادم خود حق پنداری!!!

جلیلی موند و اون چهار میلیون رای ثابتش...

 

الان متاسفانه نامزادن جبهه انقلاب وحدت گفتمانی خوبی ندارن...

در این شرایط به نظرم همه هم بمونن تا آخر، خطری تهدید نمیکنه



و اما حرف آخر:

رهبری توی فرمایشات اخیرشون انتخابات پیش رو را باشکوه خوندن و فرمودن خدا دلها رو به سمت بهترین فرد هدایت میکنه...

وقتی نگاهی به استقبال مردم از نامزدها در سفرهای استانی شون میندازم همه اش این فرمایش رهبری میاد تو ذهنم.

 

پ ن:

چقدر خوبه که بعضی از تریبون دارهایی مثل پناهیان و رائفی پور این دوره ایجابا و مصداقا از کسی حمایت نمیکنن... احسنت...

۶ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۰۳ ، ۲۳:۱۴
ن. .ا
جمعه, ۱ تیر ۱۴۰۳، ۰۹:۴۹ ق.ظ

حساسیت مشترک همسرانمون

ساعت ۸ شب توی سالن تولید کارش تموم شد، اومد دفترم...

گفت: مهندس کارا انجام شد، ولی ببین من تا هشت شب بمون نبودمااا، تو این بلا رو سرم آوردی، فلانی شاهده، زنم زنگ زد غرغر میکرد...

لبخند زدم... گفتم به خانمت بگو زنگ به خانمم بزنه با هم درددل کنن:))

گفت: مهندس خانم تو هم به خواهرت حساسه؟

گفتم: آره

گفت: چکار میکنی؟!!

گفتم: میسازم :)))

گفت: تا کی؟ من دارم خسته میشم دیگه... خواهرم خیلی دوستم داره، خواهرزاده ام هم خیلی منو دوست داره... و خانمم با این موضوع مشکل داره!!!( خانمش یه آدم غیر مذهبی هست)

گفتم: یه روز خواهرم با من تماس گرفت گفت پسرم اومد پیشم و گفت مامان من الگوی زندگیم رو پیدا کردم، دائی ن. .ا الگوی منه :)))

خواهرم میگفت: حواست به رفتارات باشه پسرم تو رو به عنوان الگوش انتخاب کرده

خانمم منم این علاقه خواهرم و خواهرزاده ام به منو دوست نداره...

گفت: خب چکار باید کرد؟

گفتم: ممکنه تا آخر عمرشون هم این حساسیت باشه... یعنی نباید با حساسیتشون مقابله کنی... بعضی از اختلافات زن و شوهر تا آخر عمرشون باقی میمونه... خب بمونه... از دنیا چه انتظاری داری؟!!!

گفت: آخه میخوایم زندگی کنیم... 

گفتم: مگه حساسیت فصلی نداری؟ مگه دکتر بهت نگفت علاج نداره و همیشه باید داروهاش رو مصرف کنی؟... باهاش میسازی دیگه...

منتها توی رابطه زن و شوهری باید درکت هم رشد کنه... ساختن خالی، طلاق عاطفی ایجاد میکنه... بعد دیگه از زندگی لذت نمیبری... باید هم بسازی هم دوستش داشته باشی...

گفت: تو اذیت نمیشی از حساسیت خانمت؟ بعد چطور میتونی هم از دستش اذیت بشی هم دوستش داشته باشی...

گفتم خیلی ساده هست...

یه لحظه تصور کن خانمت براش مهم نبود که غیر از خودش دیگه چه زنی دوستت داره... مثلا میگفت اگر لازم دونستی ازدواج مجدد هم بکن... زنهای محارم هم هر کدومشون با هر کیفیتی دوستت دارن برام اهمیتی نداره...

تصور کردی؟

گفت: اینطوری خوب نیست؟!! خوبه که...

گفتم: عقل خودت هم کمه خدا شاهده...

وقتی زنی این موضع رو داشته باشه دو حالت داره... یا واقعا عارفه... که من توی زنهای عارف هم بعید میدونم این بی تفاوتی باشه... یا کلا براش مهم نیستی...

دوستت نداره... تو قلبش نیستی... جداست ازت...

میفهمی؟!!!

این یعنی زندگی صد برابر بی کیفیت تر... و نسل بی کیفیت ترتر...

جهنمه همچین خونه ای!!!

خوب دوستت داره... نمیتونه تعادلش رو حفظ کنه...

گفت تا کی ممکنه نتونه تعادلش رو حفظ کنه...

گفتم تا آخر عمرش... زمان کوتاهیه... اگر کوتاهی زمانش رو هم درک نمیکنی باید بگم بازم عقلت کمه...

گفت: نگو تو فقط میشینی تحمل میکنی که باورم نمیشه...

گفتم: فقط تحمل نمیکنم... گاهی که خانمم مجبورم میکنه در موردش حرف بزنم ، براس وقت میذارم و حرف میزنم

گاهی هم به خواهرم میگم مراعات کنه خانمم رو، و رفتارای هیجانی خودش رو مدیریت کنه

گفت: واقعا به خواهرت گفتی!!!!؟

گفتم: آره... مثلا اوایل ازدواجمون دوستان مشترکمون ما رو با خواهرم دعوت میکردن خونه شون... خانمم دوست نداشت... گفت چرا اینحوری دعوتمون میکنن؟!! من دوست دارم خودمون بریم خونه شون...

من به خواهرم گفتم وقتی با هم دعوتمون میکنن، تو بهانه بیار و نیا... به صلاح نیست... و حل شد

مثلا خواهرم از دیدن من و بچه هام خیلی خوشحال میشه و مخصوصا خیییلی قربون صدقه بچه هام میره... و خانمم دوست نداره... به خواهرم یه بار تلفنی گفتم هیجاناتت رو کنترل کن... 

و البته خیلی با رعایت ادب و احترام و زبان خوش...

پذیرفت...

اما یک سری چیزا هم سهم مبارزه با نفس خانمم هست... اونها رو با خواهرم صحبتی نکردم... به خانمم هم صراحتا گفتم فلان موضوع رو خودت حلش کن... 

و ممکنه هیچ وقت هم حل نشه...

خب نشه... 

زندگی دنیا همینه رفیق...

گفت: دهنت سرویس (ادبیات مردونه و البته کارگری هم که باشه بهتر از این نیست... تازه من با کلی فیلتر کردن نوشتم) من اصلا نمیتونم به خواهرم بگم تو رفتارت رو تغییر بده...

گفتم چون برای خودت زیادی بزرگ کردی مسئله ات رو... همین خواهرت هم ممکنه بین رابطه شوهرش و خواهرش همچین گیرهایی رو بده... چیزی که عقل حکم میکنه رو باید اجرا کرد، تعارف فقط زندگی خودت رو بی کیفیت میکنه...

۱ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰ ۰۱ تیر ۰۳ ، ۰۹:۴۹
ن. .ا