بسم الله الرحمن الرحیم

به سوی کسی میروم که قدرت و زیبایی از او معنا گرفته است...

بسم الله الرحمن الرحیم

به سوی کسی میروم که قدرت و زیبایی از او معنا گرفته است...

سلام خوش آمدید

ارتباط دو نفره ۲

سه شنبه, ۲۹ آبان ۱۴۰۳، ۰۷:۱۳ ب.ظ

گاهی مسائلی که آزارش میداد رو بهم میگفت، و من برام مسلم بود که علم کافی در حل این زمینه ندارم، اما خب همسرم از روی حسن ظن خودش فکر میکنه من خیلی میفهمم... و من در اون زمینه هیچ وقت راهکار موثری به ذهنم نرسید و فقط چیزهایی که میدونستم رو میگفتم...

اما خوب میدونستم این مسئله اگر حل نشه ممکنه یک روز ایشون رو حتی از استادشون جدا کنه و این اصلا اتفاق خوبی نیست...

یه بار که خانوادگی با دوستان درس و بحثی و استاد ایشون یه جا بودیم، همسرم گفت میخوام اون موضوع رو به استاد بگم، من خیلی استقبال کردم و اتفاقا دلم میخواست ببینم استاد ایشون چی میگن چون استادشون یک خانم خیلی با سواد و اهل مطالعه و خیلی هم بصیر هستن... حدود شصت سال...

استاد روی صندلی نشسته بودن... همسرم هم رفت کنارشون روی صندلی نشست...

چند دقیقه ای همسرم صحبت کردن... منتظر بودم ببینم استادشون چی میگن، صداشون رو نمیشنیدم اما دیدم فقط چند جمله اسناد گفتن و بعد سر خانمم رو در آغوششون گرفتن، چسبوندن روی سینه شون و صورت خودش رو گذاشت روی سر خانمم... در حدود یک دقیقه اینطور گذشت و بعد از اون صحبت خاصی نکردن...



استادشون خیلی عالی عمل کردن... چون من میدونستم اون موضوع حتما به زمان نیاز داره... اما اینکه استاد اینقدر خوب با همسرم ارتباط برقرار میکرد یک معنا بیشتر نداشت:

هر اتفاقی بیفته... من کنارت هستم...

 

این ارتباطات هست که انسان رو زنده میکنه...

چقدر اهل این مدل تعامل هستیم؟

  • ن. .ا

نظرات (۱)

استاد ما با هر کدوممون یه مدلی تعامل می‌کنن

دقیقا متناسب روحیاتمون...

 

 

پاسخ:
و این مدل باید گسترش پیدا کنه

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

شاید همین چند خط در این صفحات مجازی...
بالا ببردمان
یا پائین بکشاندمان...
یادم نرود عالم محضر خداست...
.
.
.
اینجا کسی می نوشت که دوست داشت به چشم تو بیایید...

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب