مدرسه دولتی
سه سال پیش خودش این مدرسه با رویکرد قرآنی و انصافا با معلمان خوب رو بهم معرفی کرد
پرسید از مدرسه پسرت راضی هستی؟
گفتم دیگه نه... سال بعد هر دو بچه ام رو میفرستم دولتی!!
با خنده گفت: پولش رو میخوای جای دیگه سرمایه گذاری کنی لابد!!!
گفتم: مسئله پولش نیست... توی این سه سال هی رفاه مدرسه بیشتر شد، توی کلاس ها و راهرو ها پالاز موکت گذاشتن...
توی حیاط چمن مصنوعی...
میترسم سال بعد شیر آب هاشون هم مجهز به چشم الکترونیکی بشن...
همین طوری زندگی شهری یه سری از سختی های عادی رو نداره... بعد اگر مدارس هم اینطوری پیش برن، از این بچه ها چیزی باقی نمیمونه...
دوست دارم برن تو مدرسه ای که بعضی شیر آب هاش خرابه...
تعداد دانش آموزا بیش از ظرفیت هست... تعداد سرویس بهداشتی هاش به اندازه کافی نیست...
دنبال همچین مدرسه ای هستم... پیدا کردی خبرم بده
میگه از پیشرفت بچه هات راضی نبودی؟
گفتم اصلا پیشرفتشون انقدرا که برای بعضی والدین مهمه برای من مهم نیست...
کج بار نیومدنشون برام دغدغه هست...
خیلی بده یکی مبنای آموزشش نکات قرآنی باشه اما کج بار بیاد... رفاه زده بشه... میترسم بچه هام مرعوب ظالمین عصر خودشون بشن...
نمیدونم چرا به جای اردو بردن به خانه های تاریخی و باغ پرندگان و مجموعه های فرهنگی، کوه نمیبرنشون...
بچه ها چقدر ساختن حکومت اسلامی سخت هست...
و چقدر نیاز به یک نفس قدسی داره!!!
مگه مردم به این سادگی تکون میخورن؟!!!
مگه مسئولین به این سادگی تکون میخورن؟!!
آفرین
آفرین
چه نگاه درست و عمیقی
احسنت