هاجر
به نظر من این یک دروغ بزرگ هست که زنها در گذشته، در محاق بودن و در عصر جدید عرصه بیشتری به زنها داده شده...
زنها همیشه رکن بزرگ و تاثیر گذار تاریخ بودن...
این باور عمیق منه...
کسی که زندگی مشترک رو با نگاهی واقع گرایانه و روانشناسانه درک کرده باشه، این دروغ رو باور نمیکنه که زنها در گذشته، تاثیر در تحول تاریخ و زمانه نداشتن...
من حتی زندگی عشایری که یک زندگی کاملا مردسالار هست بر اساس تعریفات عصر ما، رو زندگی ای میدانم که زنها بزرگترین تاثیرات رو در همون جامعه کوچک خودشون دارن... ای بسا بیشتر از مردها...
و من با این باور دارم به حضرت هاجر فکر میکنم...
حضرت هاجر چگونه یک دوره ی زیست بشریت رو تحت تاثیر قرار دادن؟!!
وقتی حضرت ساره حاضر نشدن ایشان را بپذیرند، ایشان اون بیابان لم یزرع، خشک و بی آب رو چگونه پذیرفتن؟!!
به من نگید به تبعیت از حضرت ابراهیم، چون مامور الهی بود، ایشون هم پذیرفت....
اینقدر بی ذوق و کلی نگر خشک و منطق زده نباشیم...
اینقدر شأن انسان رو پائین نیاریم....
حال حضرت هاجر چه بود؟!!
نحوه ی ارتباطش با خدا چی بود؟!!!
اون پذیرش در وجودش چگونه اتفاق افتاد؟!!
چه میدید؟!!
چقدر دوست داشتم با یک دیدگاه تحلیل گر و روانشناسانه، زندگی حضرت هاجر رو بررسی کنم...
این مطلب در راستای مطالب تقدیر _ موفقیت هست
- ۰۴/۰۸/۱۹

سلام
بنظرم این قدرت روحی بالا و استعداد ذاتی زن در اثرگذاری اجتماعی رو میرسونه. ولی نمیشه نتیجه گرفت که پس در گذشته ظلم و محدودیت بیشتری برای زنان نبوده
هرچند معتقدم ظلمی که الان به زن میشه و خودش با شوق داره ازش استقبال میکنه بیشتره. فمینیسم یک جریان خوب در عصر خودش بوده که زنان اون جامعه رو واقعا نجات داده، ولی رویکردهای شبه فمینیسم حالا، با انکار هویت زنانه و شوق افراطگونه به برابری و بیهویت شدن به اسم استقلال و ازادی و ...، ظلم بیشتر و بزرگتری به زن و به کل جامعه هست.