چرا ازدواج کردم؟
شاید یه روزی بچه ام ازم بپرسه چی شد ازدواج کردی...
یا چی شد با مامان ازدواج کردی؟
فکر کنم اولش با شوخی جواب بدم و اون هم این باشه:
من زیادی فکر میکردم... اونقدر که یادم میرفت زندگی کنم
ازدواج کردم که یه مقدارم زندگی کنم
:)))
از اون شوخی های واقعا جدی
اگر عقل داشته باشه میفهمه شوخی نبود...
چند روز پیش یکی بهم گفت ازدواج نکردی ؟ گفتم نه ؛
با عبارتی کنایه آمیز و آمیخته به طنز سوالی با این مضمون پرسید که چرا سنت پیامبرو زمین گذاشتی ؟ چیزی که به ذهنم رسید این بود که من هم به شوخی جوابشو بدم : ازدواج در جامعه امروزی ما نه تنها سنت پیامبر نیست که حتی سنت جاهل های قبل از پیامبر هم نیست . اما خب بعد که فکر کردم دیدم با اینکه به شوخی گفتم اما چندان بیراه هم نگفتم .
ازدواجی که در جامعه امروزی ما جریان داره چیزی جز یک جاهلیت احمقانه نیست .
در ازدواج های امروز همه چیز موضوعیت داره جز زندگی ...
البته خدا رو شکر زندگی شما از این مرض همه گیر در امان مونده . ایشالا که تا آخرش در امان باشیدد❤