در آستانه ی چهل سالگی

با من بیا... من به سوی کسی میروم که قدرت و زیبایی از او معنا گرفته است...

در آستانه ی چهل سالگی

با من بیا... من به سوی کسی میروم که قدرت و زیبایی از او معنا گرفته است...



خیال خام پلنگ من
به سوی ماه جهیدن بود

و ماه را زبلندایش
به روی خاک کشیدن بودن

پلنگ من، دل مغرورم
پرید و پنجه به خالی زد

که عشق ماه بلند من
ورای دست رسیدن بود


چه سرنوشت غم انگیزی
که کرم کوچک ابریشم

تمام عمر قفس می بافت
اما به فکر پریدن بود

يكشنبه, ۹ مهر ۱۴۰۲، ۰۵:۲۳ ب.ظ

به اعتبار من

امروز فهمیدم نیروهای طراحیم که از شرکت میرن و جای دیگه استخدام میشن میگن ما نیروی سینا بودیم... و دیگه حتی ازشون تست هم نمیگیرن...

همین که مطمئن بشن نیروی من بودن، استخدامشون میکنن و ازشون استفاده میکنن...

پول خوبی هم بهشون میدن...

بیش از پولی که ما اینجا بهشون میدادیم...

خب تاخیر در پرداخت حقوق های ماههای اخیر هم مزید بر علت شد که یه تعدادی از نیروهام برن...

...

فکر نمیکردم اینقدر معتبر باشم...

به قول اون شاعر " شیشه ی عطرم و خود بی خبر از بوی خودم"

 

 

بعد دیدم دلم میخواد به بقیه بگم که فلانی ها که رفتن توی شرکت های دیگه مشغول کار شدن به اعتبار من بهشون میدون دادن و حقوق بالایی هم بهشون دادن...

اما حالا به این خواسته ی دلم نگاه خوبی ندارم...

آدما چقدر لایه های پنهان دارن...

 

خدایا ما رو نگه دار برای خودت...

ما خودمون به خودمون اعتمادی نداریم...

 

موافقین ۲ مخالفین ۱ ۰۲/۰۷/۰۹
ن. .ا

نظرات  (۲)

خب خودتم برو همونجا که پول خوب میدن :))

۱۸ مهر ۰۲ ، ۱۰:۵۱ اقای ‌ میم

یه خرده واسه خودت نوشابه باز کن

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی