وراجی های شغلی
رفتارش خیلی زشت بود...
خیلی...
80 درصد حقوق کارخونه داده شده بود... 20 درصد مونده بودن...
این 20 درصد از آخرین دریافتی که داشتن 45 روز میگذشت... واقعا همه پول لازم بودن...
وقتی یه پول دیگه رسید و قول واریزی به این 20 درصد دادیم... در کمال ناباوری دیدم حقوق ها واریز نشد...
زنگ زدم به مدیر حسابداری...
گفت در اولین فرصت واریز میشه... تعجب کردم... از خودم پرسیدم بازم مشتری واریزیش رو به تاخیر انداخته؟!!
مونده بودم چی جواب بدم که خبرها درز کرد...
توی کارخونه پیچیده بود که پول اومده و صاحب کارخونه گفته موضوع واجب تری داریم... حقوق رو واریز نکنید بدید به فلان جا این پول رو...
همه عصبانی...
نمیشد این بچه ها رو جمع کرد...
جلوی من احترامم رو میگرفتن اما پشت سرم شنیدم که گفتن اینم یه دروغگو هست... پول میگیره از اینا که دروغ بگه...
امروز هیچکدوم کار نکردن...
کار صاحب کارخونه خیلی زشت بوده...
ماه قبل برای حقوق کارگرای کارگاههامون داشت همین اتفاق می افتاد...
پولی قرار بود واریز بشه... دیدم واریز نمیکنن... زنگ زدم به بچه های مالی...
یکی لو داد که چه خبره...
گفتن پول آماده هست اما صاحب کارخونه میگه نصفش رو بزن به حساب فلانی...
یه طلبکاری که به پسرش فشار می آورده...
خلاصه از طریق پسر بزرگتر با خود صاحب کارخونه صحبت کردیم و گفتیم اون طلبکاری که به پسرت فشار میاره رو تا دو روز دیگه پولش رو میدیم...
بذارید الان کارگرا رو راه بندازیم...
در نهایت قبول کرد...
و پول برای کارگرا واریز شد... این عرضه و هنر رو باید بچه های مالی داشته باشن که از صاحب کارخونه نترسن و وقتی دیدن داره خرفت بازی در میاره از طریقی که ناراحت نشه حرفش رو عملی نکنن...
متاسفانه همه دنبال این هستن که صاحب کارخونه بهشون بگه چقدر تو حرف گوش کنی...
حالم بهم میخوره...
این بنده خدا (صاحب کارخونه) واقعا به سلامت عقلش شک دارم... و توی خیلی از اوقات دستورات لحظه ای که میداد عملی نکردم چون اشتباه بود...
بعدش جوری که ناراحت نشه بهش میگفتم فلان کار رو نکردم اما به جاش فلان کار رو کردم و موضوع حل شد...
الان واقعا حیثیت خودم هم داره خراب میشه سر این کارهای شتاب زده ی هیجانی...
خدایا...
اعتدالی عطا بفرما
انگار که کارخونه شما یه نسخه کوچیک از وضعیت کشوره
تو کشور هم تا میاد همه چیز درست شه یه بی خردی یا از سوی مردم یا از سوی مسئولین میزنه همه چیز رو خراب میکنه