در آستانه ی چهل سالگی

با من بیا... من به سوی کسی میروم که قدرت و زیبایی از او معنا گرفته است...

در آستانه ی چهل سالگی

با من بیا... من به سوی کسی میروم که قدرت و زیبایی از او معنا گرفته است...



خیال خام پلنگ من
به سوی ماه جهیدن بود

و ماه را زبلندایش
به روی خاک کشیدن بودن

پلنگ من، دل مغرورم
پرید و پنجه به خالی زد

که عشق ماه بلند من
ورای دست رسیدن بود


چه سرنوشت غم انگیزی
که کرم کوچک ابریشم

تمام عمر قفس می بافت
اما به فکر پریدن بود

چهارشنبه, ۱ آذر ۱۴۰۲، ۰۴:۴۴ ب.ظ

کمک به غزه

داستان چی بود که امیرالمومنین به کمیل فرمودن شما هر کاری که خواستی انجام بدی اول با من هماهنگ کن؟:

ظاهرا یه لشگر از معاویه رسیده بود به نزدیک شهری که کمیل والی اون شهر بود... سیستم امنیتی جناب کمیل هم فهمیده بودن و تصمیم گرفتن با اون لشگر نظامی در همون بیرون از شهر درگیر بشن و شرشون رو دفع کنن...

لشگرش رو حرکت داد به سمت قرارگاه اونها... اونها هم متوجه شدن و از مسیر دیگری به سمت شهر رفتن و شهر بدون سرباز و والی رو غارت کردن و رفتن...

خبر به امیرالمومنین رسید...

ناراحت شدن و به کمیل گفتن دیگه بدون هماهنگی من تصمیمی نگیر...

گذشت...

چند وقت بعد معاویه دوباره یه گروه نظامی فرستاد به شهری در همسایگی کمیل... والی اون شهر از کمیل کمک خواست و کمیل براش کمک نظامی فرستاد و نظامیان معاویه رو دفع کردن و قضیه حل شد...

 

کمیل خبرش رو به امیرالمومنین دادن...

امیرالمومنین فرمودن: بهت گفته بودم بدون هماهنگی من کاری انجام نده...



امروز وقتی میینیم غزه تحت ظلم و فشار مضاعف هست خیلی ها حمله میکنن به حکومت جمهوری اسلامی...

چرا؟

میگن چرا ایران کاری نمیکنه در تقابل با اسرائیل...

غالبا این تقاضا از سمت یه سری مذهبی ها مطرح میشه...

 

من یک نظامی نیستم اما راهبرد انقلاب اسلامی ایران رو می شناسم و مدافعش هستم... حتما صلاح بر همینه 

اما واقعیت اینه که جلوی چشم همه ی دنیا داره جنایاتی رخ میده که هیچ انسان سلیم النفسی نمی تونه ببینه و شب خواب راحت داشته باشه... 

واقعیت اینه که تحمل دیدن این همه جنایت و کاری نکردن سخته...

واقعیت اینه که هیچ مرد و زنی نمی تونن وحشت کودکان و زنان بی پناه رو ببینن و فرو نریزن...

واقعیت اینه که...

 

اما بذارید من جور دیگه ای مطلب بنویسم...

بذارید من از رنج های بزرگتری بگم که غالبا هیچ وقت درکش نکردیم...

بذارید من از فرو ریختن هایی حرف بزنم که وقتی از بلندای افق خودشون آوار می شدن هیچ کس نمی توانست ذره ای از غم هاشون رو درک کنه...

 

بذارید حالا که در آستانه اش هستیم از دهها رو اشک و ناله ی مادر و همسری بگم که اهالی اون منطقه به شوهر این خانم گله میکردن که به فاطمه بگو یا صبح گریه کنه یا شب...

 

راستی اون گریه ها برای چی بود؟!!

غمی که امروز شما با دیدن این کودکان فلسطینی روی دلتون سنگینی میکنه، اون بانو با غصب شدن حق امیرالمومنین در کل تاریخ مشاهده میکرد...

میدیدن که چه مظلوم ها تحت یوغ و ستم مستکبران، کشته میشن...

غم امروز شما رو وقتی مقام معظم رهبری شعار سال رو تبیین میکنن دارن...

غم امروز شما را اولیای خدا وقتی از کوچه خیابون های ما عبور می کنن دارن...

 

کودک فلسطینی بی پناه هست؟!!!

آیا قبول میکنید وقتی مثلا برای افزایش مشارکت مردم در اموررات شهری و روستایی قدمی برنمیداریم در واقع مثل این میمونه که به اون اپراتور اسرائیلی در چکاندن شاسی اون موشک کمک دادیم؟

 

آیا قبول میکنید وقتی بابت مسائل اقتصادی میتونیم تیم و گروه های خانوادگی و محله ای راه بندازیم و کلی مشکل از اطرافیانمون حل کنیم اما بنا به دلایل واقعا نفسانی به سمتش نمی ریم در واقعا داریم زمینه سازی میکنیم تا کودکان و زنان فلسطینی کشتار بیشتری بدن؟!!

 

اگر ندونم جامعه اسلامی نیاز به چه سبک زندگی ای داره و بی تفاوت فقط مسیر خودمون رو بریم... مهم نیست کجا خدمت میکنیم، واقعیت اینه که ما داریم در عمل در زمین اسرائیل بازی میکنیم...

 

 

موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۲/۰۹/۰۱
ن. .ا

نظرات  (۸)

با بخش دوم حرفتون کاملا موافقم 

اما با بخش اول نه

اگه همه‌جا این صادق بود که ۱۳ آبان هم از اساس ایراد داره و کار غلطیه چون بدون هماهنگی با امام انجام شد. نشد؟ 

پاسخ:
بخش اول رو از این باب نوشتم که بگم اینجور نیست که هر شهروندی فکر کرده که چون فلان امکانات موشکی داریم پس باید بزنیم... اگر نمی زنیم پس گندگویی میکردیم تا حالا...
نه...
میگن بازی سیاست مدارها شطرنج هست...
یک شطرنج باز حرفه ای همیشه داره از ابتدا تا انتهای یک حرکتش رو بررسی میکنه... نه اثر لحظه ای اون حرکت رو...

و ما اگر عمق رفتارهامون رو نسنجیم و همیشه تحلیلمون سطحی و هیجانی باشه قطعا جز پشیمانی سودی نخواهد داشت...

مثلا زمانی که امریکا اومده بود توی عراق بعضی از اصلاحاتی های اهل گفتگوی تمدنها فشار به رهبری می آوردن که ما باید حالا که امریکا اومده دم گوشمون باهاش وارد جنگ بشیم...

از این جهت عرض کردم که حتی کمیل که در دفعه دوم بابت اون کمک رساندن موفق هم بوده اما امیرالمومنین تاییدشون نکرده بودن...
الان هم همینه... ورود ایران به جنگ غزه موضوعی نیست که همینطور هیجانی بشه در موردش حرف زد

موافقم ...

هر شهروندی نمیتونه بیاد از رو هوا نظر بده 

با هیچ شهروندی غیر شخص اول مملکت نباید نظر بده 

خیلی فرق دارن 

خیلی

به قول حاج آقا پناهیان ولایت پذیری یعنی شب تاسوعا امام بهت بگن برو، تو نری 

یعنی به تشخیص برسی 

اینه که به درد امام میخوره 

قرار نیست من مغزم رو آکبند نگه دارم 

و این به این معنی هم نیست که هیجانی و بدون سواد و تخصص پا شم نظریه بدم

 

اینکه ایران وارد نبرد مستقیم نمیشه 

۱- نیازی نیست: که باید مطمئن بشیم واقعا قضیه همینه یا نه.

۲- نیاز هست اما موانعی هست: که وظیفه از میون برداشتن این موانع به عهده ماست نه شخص رهبر نه فرشته‌ها نه آدم فضایی‌ها 

۳- ترکیب هردو، یعنی ضررش بیشتر از فایده‌اشه. که یعنی ما باید شرایط رو تغییر بدیم. رهبر فقط رهبری میکنن. نیروی انسانی ماییم. امت حزب الله ماییم. 

 

 

این همه امام داشتیم که قیام نکردن. حکومت اسلامی تشکیل ندادن. کار درست همین بود؟ بهترین اتفاق برای دنیا این بود که این امام قیام نکنه و حکومت اسلامی تشکیل نده؟ میتونستن مردم اون دوران بگن اوکی امام من از قیام حرفی نزده، چون از ایشون بی‌سوادترم و کم اطلاع تر پس من هم به هیچ وجه نباید درگیر بشم و مسئله ای نیست که من بتونم درموردش نظر بدم

نه اتفاقا... امام یکی رو میخواست که هاج و واج منتظر نمونه پس کی به من فرمان قیام میدن تا قیام کنم... یا از اون طرف هم بیاد به امام فشار بیاره و که چرا قیام نمیکنی و چرا دست رو دست گذاشتی و تو باید فلان دستور رو میدادی و... خودش پا شه مقدمات رو آماده کنه... یه چیزهایی دستورات عمومی و واضحن... یه سری چیزها از عقل میان... من ماجرای کمیل رو نمی‌دونم اما شاید این دستور به شخص ایشون بوده نه بیشتر. هوم؟....

پاسخ:
این همه امام داشتیم که حکومت تشکیل ندادن...
بله در زمان خودشون کار درست تشکیل ندادن حکومت بوده...
مگه شک دارید؟
حالا علت چی بوده؟
مثلا یار نداشتن...

خب چجوری میشه یار جمع کرد...
هزار و اندی ساله داریم همین کار رو میکنیم...
نه هزار و اندی سال...
از حضرت آدم تا حالا...

واقعا هم راه همینقدر طولانی هست...
و همین قدر سخت...
و چون خیلی سخته... ممکنه خیلی غیرقابل پیش بینی هم حل بشه...
منظورم اینه وقتی سختیش رو برجسته میکنم قصد ناامید کردن ندارم...


و باید بگم موضوع بحثم به سمت و سویی نیست که شما دارید میرید...
شما دارید بحث رو میبرید به این سمت که ایران باید ورود بکنه یا نکنه...
آیا باید منتظر دستور رهبری بمونیم یا نمونیم...

من عرضم اینه آیا اصل فلسطینه یا اصل ولایت هست؟
اگر اصل فلسطینه ... که خب دیگه بحثی نمی مونه
اما اگر اصل ولایت هست چرا در طول تمام این سالها غالبا اولویت های رهبری درک نشده اما سر قضیه فلسطین کاتولیک تر از پاپ شدن یه عده؟!!
بعضیا میگن از جنگ میترسید که  محافظه کارانه نظر میدید
من میگم شجاعت واقعی ایستادن در مقابل جو غالب هست...
جو غالب امروز حمایت از فلسطینه حداقل در بین مذهبی ها...
توی این جو باید اولویت های ولایت رو هم گوشزد کرد... این شجاعت بیشتری میخواد...
آیا به قضیه فلسطین هم از دید ولایی نگاه میکنیم یا صرفا به خاطر جو غالب هی حرف از حمله حکومت ایران به اسرائیل رو میکنیم...





سوءتفاهم نشه

امام یقینا درستترین کار رو انجام دادن 

اما همه‌ی پیروان امام نه 

همه‌ی مردم اون دوران نه

نتیجه‌ای که در آخر به دست اومد نتیجه ای که خدا برای پایان در نظر گرفته رو تغییر نمیده، اما زمان اون نتیجه رو به تعویق میندازه. این بهترین نتیجه‌ای که آدمها میتونستن به دست بیارن نبود. چون خودشون کم گذاشتن و...

 

 

 

فرمایش شما صد در صد متین و درست 

اما مسئله‌ی من اینه بعضی وقتا ولایت در مقابل فلسطین قرار میدن. انگار دو راهیه. یه چیزی تو مایه‌های دو راهی آزادی و جمهوری اسلامی. همینقدر مسخره. پرداختن به مسئله‌ی فلسطین جزئه. صد در صد خیلی چیزهای بزرگتری هست که رهبری بهش اشراف دارن. اما به هر حال به جزء هم پرداخت، منتها نگاه به کل رو از دست نداد. 

شاید شما منظورتون این نباشه 

ولی واقعا سوءتفاهمیه که ممکنه پیش بیاد 

در اون فاصله‌ای که اکثریت ریختن سر امام علی و مجبورشون کردن حکمیت رو بپذیرن. تا اون لحظه‌ای که امام به معاویه اعلام کردن که حکمیت رو میپذیرن. من خبر ندارم واقعا چه ساز و کاری داشته. شاید چند روز طول کشیده، شاید چند لحظه، شاید چند ماه، شاید شاید... ولی حتی همون یه لحظه هم. اگه یاران امام پا میشدن به مخالفت. مانع میشدن. مانع امام نه! مانع انجام شدن این کار! بقیه رو پا میشدن منصرف میکردن. چشم همه رو باز میکردن. میتونستن مسیر تاریخ رو عوض کنن یا نه؟ این درسته یا اینکه بشینن و بگن امام حکمیت رو پذیرفتن پس صلاح بر همینه؟ یا بعدش درمورد انتخاب شدن موسی اشعری مخالفت میکردن. برای این مخالفت باید جلوی مالک اشتر می ایستادن! مالک اشتر!!! میشد بگن بابا کله گنده ها این تصمیم رو گرفتن پس صلاح بر همینه. میشد هم که نه، خودشون رو سیب زمینی و پیاز نبینن. نقش خودشون رو در طول تاریخ ایفا کنن. میدونید چی میگم...

پاسخ:
مسیر تاریخ عوض میشد؟
به نظر من اگر انحراف اهل کوفه و داستان حکمیت کوچک بود، با زبان و روشنگری حل میشد یا حتی اتفاق دیگه ای می افتاد... و کار به شهادت امام نمیکشید...
داستان حکمیت و فشار به امام خبر از یک انحراف بزرگ داره که وقتی همون افراد رفتن و اردوگاه جدید زدن و عبدلله خباب و زن باردارش  رو کشتن امام فرمود همه را می کشم
هم امام علی همه را به درک واصل کردن
و هم فرزندان اینها با امام حسین کردن آنچه که کردن
و سلسله ی خبیثه شون هم امروز خیلی از سران داعش رو پروراند...

اما در طول تاریخ شیعه دائم رشد کرد
رشد شیعه در زمان غیبت امام زمان بیش از هر دوره ای بوده
و در زمان انقلاب ما، سیر صعودی عجیب و غریبی داشته...
الان هم باید حرکت کرد، حتی اگر میخوایم به غزه کمک کنیم، خیلی هوشمندانه باید باشه...
دعا کنید برای ما

جو غالب واقعا با ورود ایران به جنگ موافقه؟

و یه چیز دیگه

با شناختی که ازین شرایط دارین 

فکر می کنین رهبری از ته دل بابت حرکتهایی که در عراق و یمن علیه آمریکا و اسرائیل  انجام میشه خوشحالن

آیا نگرانی ای بابت گسترده شدن آتش جنگ ندارند.

۰۲ آذر ۰۲ ، ۱۷:۰۲ اقای ‌ میم

سلام

منم با نظر خانم یا آقای . موافقم

به نظر میاد مردم یمن یا لبنان بیشتر همراه هستند که حزب الله یا انصار الله در جنگ با اسرائیل شرکت کنه

پاسخ:
سلام
ایرانی ها نه که جو غالبشون شده باشه اما در مقایسه با گذشته استقبالی که از جنگ ایران میکنن برام جالب و معناداره
۰۲ آذر ۰۲ ، ۱۷:۲۵ اقای ‌ میم

درصد دقیق ندارم که بگم جو غالب ولی اینو میدونم همه مردم همراه با حکومت نیستند برای حمله نظامی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی