جمعه, ۳ آذر ۱۴۰۲، ۰۱:۲۷ ق.ظ
قصه ی کرم و عقاب
اولین تلاش های پسر هشت ساله ام برای داستان نویسی...
بدون اینکه ما ازش بخوایم تا حالا این چهارمی یا پنجمین داستانیه که نوشته...
فرستادم برای معلمش تا تشویقش کنه، تا منم یه راهی براش پیدا کنم که حرفه ای تر این کار رو دنبال کنه...
بهم گفته داستان بعدیش رومیخواد در مورد اسرائیل و فلسطین بنویسه...
راهی که باباش نرفته، شاید این بتونه بره
۰۲/۰۹/۰۳
اون سبزه کرم هست و آبیه عقاب...
کچل خان برداشته با ماژیکی که امروز مامانش براش خریده رنگ کرده...
خب با مداد رنگیت رنگ میکردی