پاسخ:
سلام
خوش آمدین
عیدتون مبارک باشه
نه... هیچ کس با توسعه مخالف نیست...
مسئله سر روش رسیدن به توسعه هست...
یک روش اینه که قدرت در احزاب و باند های حکومتی خلاصه بشه و اونها تمام امورات اجرائی رو به دست بگیرن و در بهترین حالتش بیان به مردم هم خدمات مطلوبی بدن و مردم هم به یک رفاهی برسن و هر کسی مشغول زندگی خودش باشه و کسی کاری به کار دیگری نداشته باشه...
در این حالت زمینه ی ایجاد فساد خیلی فراهمه... تمرکز قدرت و ثروت موجب میشه تمام باندها و جناح ها و احزاب و صاحبان نفوذ سعی کنن اون کرسی ها رو از دست ندن...
چون منافع بزرگی اونجا وجود داره...
از طرف دیگه مردم هم در بهترین حالتش وقتی به یک رفاه نسبی برسن، میگن ما که بهره مند شدیم... بذار اونا هم بخورن... یا بهتر بگم : بچاپن...
این سیستم تقریبا توی تمام جهان حکم فرماست منتها با این تفاوت که بعضی کشورها رفاه نسبی بهتری برای مردمشون فراهم کردن بعضی ا کمتر و بعضیا داغون...
اما در تمرکز قدرت و ثروت اکثرا در یک مسیر میرن...
و اجازه هم نمیدن این قدرت و ثروت به سادگی از کنترل خودشون خارج بشه...
این سیستم موجب میشه شما به اندازه یا بیش از سیستم اجرائی ات به سیستم نظارتی نیاز پیدا بکنی... و متاسفانه نتیجه بخش هم نیست...
مثلا اومدن برای اینکه جلو سرعت غیرمجاز رو بگیرن، دوربین نصب کردن و چه و چه... (تشدید نظارت) ذره ای روی جرائم رانندگی تاثیر نداشته...
اما مدل امام زمان یا مدل اسلام چیه؟
میگه مردم باید فعال بشن...
بسیاری از کارخونه های که هنوز دولتی هست چرا از دست دولت یا خارج نمیشه یا بد خارجش میکنن و در نهایت میبینیم بازم افتاده دست مافیای قدرت...
چرا رهاش نمیکنن؟
مردم باید یک قدرت مشروعی داشته باشن ثانیا باید وابستگی شون به دولت و سیستم اجرائی کم بشه...
مثلا همین مسکن که الان تبدیل شده به بحران...
چرا دولت نمیتونه بده دست خود متقاضی ها تا بسازن؟
مگه توی روستاها قبلا اجراش نمیکردن؟
توی روستا ها یه وامی میدادن به متقاضی و میگفتن خودت بساز... بعد توی هر مرحله واریز وام می اومدن نظارت میکردن به ساخت... تازه مبلغ وامشون هم کمتر از یک پنجم مبلغ ساخت بوده... اما بهتر نتیجه میگرفتن... سریعتر پیش میرفته...
منتها توی شهر نمی کنن این کار رو...
چرا نمیدید دست مردم؟
مثلا چرا جرات نمیکنن بنزین رو به هر نفر ایرانی سهمیه بدن؟
و بعد هر چقدر دلشون خواست گرونش کنن؟
گاهی راهکارها خیلی ساده هست... اما اصرار برای انحصار قدرت شک برانگیزه...
یا مثلا سازمانی مثل بیمه بسیییار پر نقص هست؟
بیش از 80 درصد مردم هیچ وقت به اندازه پولی که به بیمه میدن از بیمه استفاده نمیکنن...
اون 20 درصد هم که دچار سوانح میشن و میخوان استفاده کنن پدرش رو در میارن تا ضررش رو جبران کنن که آخر هم نمیکنن...
بعد میبینید این شرکت های بیمه کلی ملک و باغ و ویلا توی شمال و جنوب کشور دارن... خب از کجا اومده؟
چرا نباید هر محله ای برای خودش صندوقی داشته باشه و چرا هر محله ای نباید دستش توی جیب خودش باشه؟
فساد کدوم بیشتره؟
اینکه یه قدرتی مثل بیمه محله ای و منطقه ای بشه یا در کل کشور متمرکز بشه توی پایتخت؟
ما مردم عادت کردیم کاری به کار هم نداشته باشیم... و یکی بیاد هم از ما سوء استفاده بکنه و هم سطح توقعات ما رو بیاره پائین و یه استخوان بندازه جلوی ما و ما هم دم تکون بدیم که دمش گرم حداقل رفاه رو برای من تامین کرده...
چرا مردم تن میدن به این ظلم؟
چون به همدیگه نمی تونن اعتماد کنن... نمیخوان زندگی جمعی یاد بگیرن...
نمی خوان به سمت این بلوغ برن...
مدل اسلامی حکومت خیییلی از این تصدی گری ها رو نداره و به جاش به مردم قدرت میده...
که الان نیست...
باید مردم بیان به صحنه ی قدرت و تصمیم گیری
وقتی خندیدن بهشون گفتم یادتون باشه از من هر وقت نظر بخواین همینقدر زرد نظر میدم، پس به کارتون برسید بذارید منم به کارم برسم.
من فقط از یه شهروند بدم میاد
شهروندی که بگه باید آدمای خوبی بیان تو مسئولیت تا خدمات خوبی بدن به ما...
حالم از این شهروند بهم میخوره
و از مسئولی که بگه ما تمام امکانات رو فراهم میکنیم...
از این دو دسته متنفرم