در آستانه ی چهل سالگی

با من بیا... من به سوی کسی میروم که قدرت و زیبایی از او معنا گرفته است...

در آستانه ی چهل سالگی

با من بیا... من به سوی کسی میروم که قدرت و زیبایی از او معنا گرفته است...



خیال خام پلنگ من
به سوی ماه جهیدن بود

و ماه را زبلندایش
به روی خاک کشیدن بودن

پلنگ من، دل مغرورم
پرید و پنجه به خالی زد

که عشق ماه بلند من
ورای دست رسیدن بود


چه سرنوشت غم انگیزی
که کرم کوچک ابریشم

تمام عمر قفس می بافت
اما به فکر پریدن بود

پنجشنبه, ۲۰ تیر ۱۴۰۴، ۰۷:۱۹ ق.ظ

از رنج شیعه!!!

این حرف من شاید نیاز به چکش کاری داشته باشه

اما اگر بخوام یک چهار نقطه ی شاخص در منحنی رشد جامعه ی شیعه مشخص کنم میگم:

ابن سینا

خواجه نصیر

ملاصدرا

امام خمینی

وقتی از این چهار شخصیت حرف میزنم به این معنا نیست که مثلاً ابن عربی یا علامه طباطبایی یا بقیه بزرگان مهم نیستن...

بلکه شاخصه هایی در این افراد هست که در زمان اونها اون منحنی رشد رو به یک پیچ تاریخی رسوندن...

شاید وقتی بخوام از ملاصدرا بگم منظورم کتاب اسفارش نباشه... منظورم تفسیر قرآنشون نباشه... بلکه خروجی اون معرفتی هست که اسفار رو نوشته...

وقتی ملاصدرا به ساختار و تصمیمات حکومت وقتش انتقاداتی داشت و شیخ بهائی نصیحتش میکرد که تو وسط نعمتی و نمیدونی امنیت شیعه یعنی چی؟!! ( چون خود شیخ بهایی در جبل عامل شاهد مظلومیت شدید شیعه بود...

اما تاریخ گواه میده معرفتی که اسفار و تفسیر قرآن نوشته فقط میفهمید که اگر اختلاف ایران و عثمانی درست مدیریت نشه، از دلش دمل چرکینی مثل اسرائیل قد علم می‌کنه...

درک سیاسی ملاصدرا فوق العاده بود...

اما جرمش این بود که چند قرنی از علمای عصر خودش جلوتر بود...

ابن سینا همینطور...

خواجه نصیر که غوغاست...

امام خمینی که شگفتانه هست...

کاش با نگاهی جدید این بزرگان رو روایت میکردیم...

کاش وقتی در مورد امام خمینی حرف میزدیم، زاویه نگاه مون رو بسط می‌دادیم و فراتر از کتاب عقل و جهل و چهل حدیث و  دیگر کتبشون میرفتیم...

 

کاش اون درک رو می‌فهمیدم...

کاش وقتی از ملا حسینقلی همدانی حرف می‌زدیم فقط در سلوک عرفانی و مقام علمی و کراماتشون متوقف نمی‌شدیم... و از دغدغه ی سید جمال الدین اسدآبادی ( از شاگردان ملا حسینقلی) حرف می‌زدیم که وقتی با اون عارف عظیم الشان ( حکیم جلوه, زمان ناصرالدین شاه) ملاقات میکنه اونقدر روی حکیم جلوه اثر می‌ذاره که حکیم جلوه متحول میشه و در بعضی از رفتارهاش حتی تغییر میده...

 

کاش بدونیم عزمی که رفته بود به سمت کربلا

با کودکان و زنان هم رفته بود...

این تحولات و این رشدها رو نشانه گرفته بود...

والا در هر زمانی همیشه چهار اوتاد هستن که مرتبط هستن با امام زمان و کوه کرامات و مکاشفات هستن...

منتها به حسب وظیفه، بعضی ها کتاب مینویسن و توجه اهل علم رو جلب میکنن و بعضی ها در گمنامی میمونن...

 

شیعه حوادث دید تا به این رشد رسید...

فرض کنید کودکی از طفولیت یتیم شد... با نداری و فقر، بزرگ شد... با تلاش و مشقت به دستاوردهای رسیده...

چقدر قدر داشته هاش رو میدونه؟!!!

شیعه اینطور با یتیمی رشد کرد...

اگر شهادت رو دوست دارید، بدونید شهدا رفتن تا شیعه این رشد رو پیدا کنه...

و هنوز تا رسیدن به مطلوب فاصله داریم...

به نیت شهادت بیاییم تا درکمون رو در مورد هدف شیعه کامل کنیم...

تا کنش گری هامون اون چیزی باشه که امام مون می‌خوان...

بسم الله...

 

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۴/۰۴/۲۰
ن. .ا

نظرات  (۱)

۲۰ تیر ۰۴ ، ۱۵:۳۳ نـــرگــــس ⠀

آدم‌هایی که بتونند مثل شما فکر و تحلیل کنند، انگشت‌شمارند.

و البته پژوهش مفصل می‌طلبه این مطلب شما.

و البته طوفان حوادث و رنج‌های شیعه هنوز توی راهه.

من که به شخصه احساس می‌کنم ایمانم برای ظهور امام زمان اصلا کافی نیست. خیلی ضعیفم.

پاسخ:
نظر لطف شماست
بله باید مفصل و مستند تحقیق کرد... من فقط چیزهای پراکنده ای گفتم تا منظورم رو برسونم که باید وادی نگاهمون به کدوم سمت بره...

به نظر من همین حوادث و همین روزها، عالی ترین ابزار الهی هست برای کمک به همه ماها...
بستر رو خود خدا فراهم میکنه تا اگر گنجی در درون داریم بیرون بکشیمش

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی