در آستانه ی چهل سالگی

با من بیا... من به سوی کسی میروم که قدرت و زیبایی از او معنا گرفته است...

در آستانه ی چهل سالگی

با من بیا... من به سوی کسی میروم که قدرت و زیبایی از او معنا گرفته است...



خیال خام پلنگ من
به سوی ماه جهیدن بود

و ماه را زبلندایش
به روی خاک کشیدن بودن

پلنگ من، دل مغرورم
پرید و پنجه به خالی زد

که عشق ماه بلند من
ورای دست رسیدن بود


چه سرنوشت غم انگیزی
که کرم کوچک ابریشم

تمام عمر قفس می بافت
اما به فکر پریدن بود

۲ مطلب در فروردين ۱۴۰۴ ثبت شده است

شنبه, ۱۰ فروردين ۱۴۰۴، ۰۴:۲۷ ب.ظ

ماحصل کل رمضان و شب های قدر من

من توی سالی که گذشت، مخصوصا دو ماه اخیر تحت فشارهای عجیب  غریبی بودم...

شرحش و وصفش حوصله میخواد و انگیزه...

که متاسفانه هیچکدومش رو ندارم...

یعنی انگیزه ام برای نگفتن این مسائل خیلی بیشتره...

حس میگنم نگفتنشون خیلی بیشتر به رشدم کمک میکنه...

مثلا برای اینکه یه مقداری حرفی که میخوام بزنم شفاف تر باشه یه گوشه اش رو میگم:

یکی از دوستام مدیر سالن تولید هست دو سه روز پیش که مشهد بودم تماس گرفت و گفت کارگرا مطالبه مانده حقوقشون رو دارن... گفتم احتمالا تا 20 فروردین طول میکشه...

بهم گفت:

ن. .ا دیره... کارگرن، قبول نمیکنن از من...

جدای از اینکه قبول میکنن یا نه... یکسره جلوی من دارن بهت فحش میدن... من رفیقتم نمیتونم تحمل کنم...

گفتم: چاره ای نیست... بذار فحش بدن، فعلا راهی به پول ندارم...

گفتم: این عصبانیت اینا، فشارهایی هست که از سال 402 تحمل کردن...

سال 402 دو ماه حقوقشون عقب افتاد، یعنی کلا 9 تا حقوق گرفتن... به خاطر سیستم فاسد حسابداری در سال 402...

سال 403 کلا همه شون رو انداختیم بیرون، با تیم جدید کار رو شروع کردیم... و امسال من 12 تا حقوق رو بهشون دادم... فقط این آخری یه مقداری کم اومده و کامل پرداخت نشده...

سال 402 کلا بیمه 4 ماهشون رو رد کرده بودن... اما امسال تمام بیمه هاشون رد شده...

بذار فحش بدن... چاره ای نیست...

حرفم این فحش ها نیست... یا کارهایی که انجام شده و نظمی که دادیم به تولید نیست...

حرف خیلی زیاده... چیزهایی که دیدم و روزهایی که گذروندم خیلی پیرم کرد... 

گفتم پیرم کرد... نگفتم بد بود... یا حتی خوب بود...

اما یک جمله استاد در شب قدر بیست و سوم خیلی حالم رو عوض کرد...



نمیتونم عین اون جمله رو بگم چون حوصله ندارم بازم درگیر ملا لغت بازی های یه تعدادی از بزرگواران بشم اما کلیت جمله که وسط اشک و مناجات پا منبری ها بود این بود:

"از منی که سالیانی اهل روضه بودم... اهل دعا بودم... اهل مناجات و اشک بودم بشنوید:

این فریادها و این استغاثه ها و این اشک ها جرقه ای بیش نیست...

بیش از جرقه کاری براتون نمیرسه...

ببینید چکاره اید!!!

اگر با یک چرخ دستی دارید تو خیابونا دور میزنید و میوه میفروشید یا سبزی میفروشید... پای همون چرخ دستی و فروش میوه و سبزی ات باید دنبال ارتباط بگردی...

این جرقه ها اگر پای اون چرخ دستی تبدیل به شعله نشه، چیزی جز هیاهو نبوده...

 

عزیزان من

از این هیاهو ها چیزی بیرون نمیاد...

ارتباط رو پای چرخ دستی خودتون، موقع فروش میوه و سبزی تون دنبال کنید...



چقدر باید فکر کنم به این حرفها...

حرف استاد خیلی کوتاه تر بود... در حد دو یا سه جمله...

من بسطش دادم تا تکفیرم نکنید...

نه که از تکفیر شدن بترسم... باید جواب شما رو بدم و شرایطش رو ندارم جواب اشکالات اینطوری رو بدم... یه وقت بی ادبی محسوب میشه...

 

۶ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۱۰ فروردين ۰۴ ، ۱۶:۲۷
ن. .ا
شنبه, ۳ فروردين ۱۴۰۴، ۰۹:۴۱ ب.ظ

اینک شما و وحشت دنیای بی علی

دوست ندارم اول سالی تنذیری صحبت کنم

چون شیعه امیرالمومنین تا علی داره، بن بست و ناامیدی نداره...

اما خب ...

حال انسانها... فراز و نشیب داره...

داشتم فکر میکردم توی این زمانه ی وانفسا، توی این زمانه ای که امتحانات سخت شده، چه سختی ای از همه وحشتناک تره؟...

واقعا بهش فکر میکردم...

قاطع ترین جوابی که بهش رسیدم...

میتونید حدس بزنید چی بوده؟!!!

این میزان دسترسی ( چه مجازی چه رسانه ای و چه حضوری) که الان به انسانهای مومن و الهی داریم، این کمرنگ و کمرنگ تر بشه...

دیگه نوشته هاشون، سخنرانی هاشون و نصایحشون رو در دسترس نداشته باشیم...



این دنیا، حقیقتا برام وحشتناکه...

داشتم به ویدئوی کوتاهم در وضعیت واتساپم فکر میکردم که می‌گفت:

اینک شما و وحشت دنیای بی علی

ما متوجه نیستیم خیلی وقتا حتی انگیزه های حق خواهی و ظلم ستیزی ما به خاطر ارتباطاتی هست که با انسانهای مومن و الهی داریم...

حرارتش رو از کلام و نفس و توجه اونها میگیریم...

 

نمیدونم شما چطور این مطلب رو تصور میکنید... اما من وقتی تصور میکنم که از انسانهای پاک زندگیم منقطع بشم، چه حالی خواهم داشت، واقعا دنیای بدی رو متصور میشم...

 

و این می‌تونه بزرگترین عذاب الهی باشه...

۲ نظر موافقین ۸ مخالفین ۰ ۰۳ فروردين ۰۴ ، ۲۱:۴۱
ن. .ا