این نامردیه
حدود یه ماه پیش که اولین کانتینر رو برای این سید لبنانی میفرستادم، بهش پیشنهاد دادم از فلان مدل فرش هامون هم ببر، جواب میگیری، روی قیمت به توافق نرسیدیم، اما وقتی کانتینش میرفت یه تخته از اون فرش رو گذاشتم توی بارش، بار که به دستش رسید، پیامم داد:
Hello dear
از اون فرشی که نمونه فرستاده بودم، سفارش داد...
و امروز دوباره قرار هست کانتین بعدیش بره بیروت... دو روز پیش پروفایل سید لبنانی رو دیدم... پرچم فلسطین رو گذاشته بود...
به سید گفتم تمام بارت آماده نشده
گفت هر چی آماده هست رو بفرست، بقیه رو نمیخوام...
گفتم کانتین رو متوقف کن، هزینه اش با من...
گفت این کانتین بار مشترک من و دیگری هست، نمی تونم متوقفش کنم...
گفتم مانده فرش هات رو دو سه روز بعد هوایی میفرستم با هزینه خودم...
قبول کرد...
پرچم فلسطین رو که روی پروفایلش دیدم حالم متغییر شد، از اینکه فرصت نمیکنم اخبار رو دنبال کنم ناراحت میشم...
من واقعا فعلا صلاحیت این رو ندارم که با این پایش خبری رسانه ای در حد صفر، در مورد فلسطین و اون رژیم غاصب مطلب بنویسم...
ان شاالله به زودی سر این غده سرطانی کنده میشه...
فقط یه چیز...
فقط همین یه مورد:
آقا چند روز هست سخنرانی کردن و من هنوز گوش ندادم و این بی سابقه بود...
دلم برای شنیدن صداشون تنگ شده...
ای روزگار نامرد!!!
راستی دو روز پیش زنگ زدم فرودگاه امام، گفتن فعلا پروازهای بیروت برقراره و لغو نشده هنوز...
آفرین به اقتدار...