روایت استقامت
نمیدونم تا حالا به این فکر کردید که خیلی از قصه ها و روایت هایی که از انسانهای شاخص تا الان شنیدیم، میشد از زاویه نگاه بهتری هم روایت بشن؟
زاویه ی نگاه در روایت کردن زندگی ها چقدر میتونه مهم باشه؟
مثلا روایت هایی که از زندگی شهید ابراهیم هادی شنیدیم... پر هست از قصه های کوتاه در مواجهه ی ایشون با مسائل مختلف...
تا حالا به روایت هایی که قرآن در مورد انسانهای شاخص مطرح میکنه دقت کردید؟
زاویه نگاه خدا در اون روایت ها چطور بود؟
مثلا وقتی حضرت موسی در پی افزایش علم خود و پی بردن اسرار عالَم در پی خضر میره... قرآن این میل حضرت موسی رو با مسئله صبر گره میزنن...
و از این زاویه روایت میکنن اون پیشامدها رو...
نسبت بین یافتن اسرار و صبر چیه؟
چرا قرآن این دو رو در کنار هم مطرح میکنن؟
خب من اگر بخوام همین یک اصل رو درک کنم و بیارمش در زندگی روزمره انسانهای عصر خودم و ازش روایت های جدید بسازم چه اتفاقی میافته؟!!
اگر باور دارم طبق فرمایش یکی از علمای عصر خودمون، قرآن شرح وجودی انسان هست و قصه های قرآنی هم شرح وجودی خودمون هست پس باید بریم به سمت زاویه نگاه درست...
یک مثال بزنم:
خیلی از کسانی که اینجا رو میخونن قبول دارن رهبری عزیز ما واقعا در قله ی تدبیر و سیاست هستن...
حالا کسی بره تدابیر ایشون که در سالهای گذشته مطرح کردن و امروز بر همه روشن شده ایشون چرا اون تدابیر رو اتخاذ کرده بودن بررسی کنه و به مردم بگه بیشتر اثر داره یا بگرده ببینه ایشون چرا به این تدابیر رسیدن... و اون رو بیاد مطرح کنه؟!!
قطعا انتخاب قرآن حالت دوم هست...
چون قرآن غالبا در پی این هست که ماهی گیری یاد بده... نه اینکه ماهی بده دست کسی...
اگر به من بگن داستان موسی و خضر در زندگی رهبری کجاست؟ میگم در اون مقطع زندگی ایشون که تمام هم دوره هاشون میرفتن به نجف برای کسب علم و استفاده از اساتید به نام روز و تحصیل حکمت... اما ایشون ماندن و بر مراقبت از پدر بزرگوارشون صبر کردن...
بعد جالبه یکی از ائمه معصومین ما فرمودن اگر حضرت موسی صبر میکرد بنا بود حضرت خضر 1001 صحنه به ایشان نشان دهد...
به قصه های قرآن با تامل بیشتری نگاه کنیم...
مثلا زاویه نگاه قرآن در مواجهه ی حضرت یوسف و ذلیخا چی بود؟
قصه های قوم بنی اسرائیل چگونه مطرح شدن؟
به نظر من باید بریم اول ببینیم قرآن برای چه روایت هایی ارزش قائل میشن و مطرحشون میکنن...
بعد زاویه نگاه حق متعال چیه؟
زاویه ی نگاه قرآن در روایت ها چیزی هست که هر انسانی رو درگیر خودش میکنه در طول زندگیش...
یکی آسیه مشرب میشه... یکی موسوی مشربه و...
چرا قصه ی یوسف و ذولیخا اینقدر برای مردم جذاب هست و فیلمش پر مخاطب میشه حتی در تمام کشورها؟!!
چون روایتی هست که هر انسانی در طول زندگیش براش قابل لمس هست...
قصه ی خواهش نفس از سوی ذولیخا و قصه ی انتخاب برای حضرت یوسف...
و چقدر ظلم در حق این روایت بود اگر کارگردان جوری طراحی میکرد که نقش انتخاب حضرت یوسف کوچک میشد...
مثلا به صرف اینکه معصوم بودن کلا هیچ اثری روی ایشون نداشته و ایشون فقط میخواسته از این ظلمت رها بشه...
نمیگم باید جوری به تصویر کشیده میشده که یوسف رو خواهان گناه نشون میداد بعد ایشون از گناه رویگردان میشد و همه میگفتن به به...
نه... قطعا نفس با اعتدال مزاجی چون یوسف به گناه متمایل نمیشه...
اما آیا برای او در همون موضع انتخاب نمیشد جوری روایت کرد که اون روایت میشد به تصویر کشیدن این بیت؟ :
هر چه در این راه نشانت دهند...
گر نستانی به از آنت دهند...
نستاندن آیا بر اساس انتخاب هست یا نه؟!!
آیا یوسف نمی تونست راه حلالی رو پیدا کنه برای دست یافتن به ذولیخا؟!!
فقط امکان حرام وجود داشت؟... حتی در آینده؟!!
اما انتخاب یوسف چی بود؟
میدونید اگر بدون این روایت ها بخوایم قصه ی انتخاب احسن رو برای انسانها مطرح کنیم خیییلی شعاری میشه؟
ما به این روایت ها نیاز داریم برای افزدون ایمان و یقین انسانها...
اگر نیاز نبود خود خدا اینقدر قصه و روایت مطرح نمیکردن...
ما نیاز به مصادیق داریم...
مصادیقی که در بزنگاههای زندگیشون درست عمل کردن و ثمره اش رو در همین دنیا برداشت کردن...
خب!!
حالا زندگی یکی مثل حاج قاسم رو باید از کدوم زاویه مطرح کنیم؟!
کدوم اتفاقات زندگیشون رو برجسته کنیم؟
و از کنار کدوم اتفاقات رد بشیم؟!!
ما برای جامعه مون نیاز به روایت ها داریم...
روایت هایی با نگاه درست... روایت هایی که با زاویه نگاه قرآن تطبیق داشته باشه...
اسم این مطلب رو گذاشتم روایت استقامت...
قبلش میخواستم با عنوان روایت ایمان مطرحش کنم اما دیدم خود قرآن میفرمایند:
إِنَّ ٱلَّذِینَ قَالُواْ رَبُّنَا ٱللَّهُ ثُمَّ ٱسۡتَقَٰمُواْ تَتَنَزَّلُ عَلَیۡهِمُ ٱلۡمَلَـٰٓئِکَةُ أَلَّا تَخَافُواْ وَلَا تَحۡزَنُواْ وَأَبۡشِرُواْ بِٱلۡجَنَّةِ ٱلَّتِی کُنتُمۡ تُوعَدُونَ
یعنی قرآن بعد از اقرار به الله مسئله اش استقامت هست...
و تمام روایت ها و قصه ها در دل این استقامت پیش میاد...
خب حالا کسی میتونه کتابی که قصه های قرآن رو احصا کرده به ما معرفی کنه تا ما مسیرمون کوتاه تر بشه؟
بعضی روایت قصه هایی از مردهایی میگن که با وجود همعصر بودنشون افسانه به نظر میان. وجود همین افسانه و اسطوره ها میتونه ثابت کنه اونهام حقیقت داشتن