بسم الله الرحمن الرحیم

به سوی کسی میروم که قدرت و زیبایی از او معنا گرفته است...

بسم الله الرحمن الرحیم

به سوی کسی میروم که قدرت و زیبایی از او معنا گرفته است...

سلام خوش آمدید

اندر احوالات بدهکاری

سه شنبه, ۲۷ شهریور ۱۴۰۳، ۰۳:۵۱ ب.ظ

یکی از چیزهایی که توی زندگیم بهش رسیدم: اینه که تا جایی که امکان داره به کسی بدهکار نباشم...

حتی بانک...

حتی بابت خرید لوازم، چک هم ندم...

 

میدونم عملی کردنش همت میخواد...

اما به ترتیب اینطوری شروع کردم:

قرض نکنم از اشخاص... اما اگر در توانم بود قرض بدم

وام نگیرم از بانک...

بابت خرید هم چک ندم...

 

فعلا در مرحله اول دارم پاکسازی میکنم بدهی هام رو...

خدا کمکم کنه وارد مرحله دوم و سوم هم میشم...

 

نمیتونم درست بیان کنم که چرا بدهکار بودن اینقدر برام نامانوس و کج جلوه کرده...

اما در حدی ازش گریزان شدم که میترسم از بدهکاری... در حد ترس...

نه اینکه نتونم سر وقت پول رو بدم... نه...

حس میکنم سنگین میکنه روح رو... خیلی هم روح سنگین میشه...

چه کاریه آخه...

یه جور مدیریت مینیم که به کسی بدهکار نشیم



 

پ ن:

اینطور که در مطلب خانم الف خوندم پدر بزرگوارشون به رحمت اله رفتن

خدا رحمتشون کنه و ان شا الله مهمان خان اهل بیت باشن...

جهت شادی روح پدرشون فاتحه ای بخوانیم.

 

حدود 5 سال پیش تجربه ی ایشون رو داشتم و میدونم این غم بعدها بیشتر برای ایشون جلوه خواهد کرد...

تسلیت ما را پذیرا باشید خانم الف

  • ن. .ا

نظرات (۲)

نامأنوس بودن بدهی کاملاً برام قابل درکه. منم تصمیم گرفتم که این کارو بکنم ولی بدون وام مگه زندگی میچرخه؟!

هرچیزی که داریم، با وام یا اقساط خریداری شده. خونه، ماشین، لباس شویی، لپ تاپ!

پاسخ:
میدونم
منم توی همین جامعه زندگی میکنم

کار سختیه...
منم ادعا نمیکنم که حتما موفق میشم...
اما حس منفی ای که الان دارم قبلا نداشتم...
  • اقای ‌ میم
  • یه ویدئو میدیدم از یه مدرس زبان که میگفت مرد باید بدهکار باشه و من چک میگرفتم و خودم رو ملزم میکردم به پرداختش

    یعنی کاملا برعکس حرف شما:)

    پاسخ:
    چقدر بد

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی

    شاید همین چند خط در این صفحات مجازی...
    بالا ببردمان
    یا پائین بکشاندمان...
    یادم نرود عالم محضر خداست...
    .
    .
    .
    اینجا کسی می نوشت که دوست داشت به چشم تو بیایید...

    طبقه بندی موضوعی
    آخرین مطالب