در آستانه ی چهل سالگی

با من بیا... من به سوی کسی میروم که قدرت و زیبایی از او معنا گرفته است...

در آستانه ی چهل سالگی

با من بیا... من به سوی کسی میروم که قدرت و زیبایی از او معنا گرفته است...



خیال خام پلنگ من
به سوی ماه جهیدن بود

و ماه را زبلندایش
به روی خاک کشیدن بودن

پلنگ من، دل مغرورم
پرید و پنجه به خالی زد

که عشق ماه بلند من
ورای دست رسیدن بود


چه سرنوشت غم انگیزی
که کرم کوچک ابریشم

تمام عمر قفس می بافت
اما به فکر پریدن بود

دوشنبه, ۲۳ مهر ۱۴۰۳، ۰۴:۰۱ ق.ظ

مرد (2)

یک نظری رو از یکی از علمای عصرمون در مورد زن و مرد شنیدم که خیلی برام جلب توجه کرده...

و خیلی روش فکر میکنم و هر چی بیشتر بهش فکر میکنم ابعاد بیشتری برام باز میشه...

 

ایشون میفرمودن: زن و مرد از این جهت که زن هستن یا مرد هستن خلق نمیشوند... از این جهت خلق میشن که اون دختر خانم قرار هست برای یک آقایی خلق شود و اون آقا پسر قرار هست برای یک خانمی خلق شود...

این خیلی معنا داره... حتی انگار میتونه پیش فرض یا مهیمن این آیه قرآن باشه که " ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون..."

یعنی خلق شدن زن و مرد برای هم نه تنها منافاتی با خلقتشون برای عبادت (معرفت) نداره بلکه لازمه ی رسیدن به اوج عبودیت هم همینه که زنی در کنار مرد و مردی در کنار زنش طی مسیر کنه...

حالا سوال اصلی اینجاست:

این اهمیت کنار هم بودن زن و مرد به چه علته؟!!

تشکیل خانواده؟

و بعد ترش تشکیل اجتماع؟

و بعد ترش تشکیل تمدن و...

؟؟؟



دوستان قبل از اینکه نظر خودم رو بگم باید بگم واقعیتش من از یه سری از دوستان بیانی مون میترسم... به خدا من از اسرائیل و بمب اتم نمیترسم... از فقر و خیلی از امتحانات الهی نمیترسم... اما از بعضی از تفکراتی که اگر بیرون از چارچوبشون رفتاری کنی، مستحق برائت میشی میترسم...

 

منی دارم مطلب مینویسم که هیچ ادعایی ندارم... اولش اعلام میکنم تحلیل منه... هیچ انسان موثقی هم به من مهر تایید نزده... و همیشه به نظرم ثمره ی من این بوده که حدود 5 یا 6 سال پیش وقتی یه پویش برگزار کردیم که به نظر شما موثرترین وبلاگ چه وبلاگی بوده و به چه علتی میگید موثرترین وبلاگ فلانی هست، اونهایی که به من رای دادن یک جمله ی مشترک داشتن در علت اینکه منو انتخاب کرده بودن: "مطالبش موجب میشه ما فکر کنیم"

این تمام دغدغه ی من از اول تا الان بوده...

مهم اینه که فکر و اندیشه ای رو در مخاطبم تحریک کنم... نتیجه اش دیگه با من نیست... ای بسا افرادی واقعا منو هم قبول نداشتن، اما طرح مسئله ای موجب جنبیدن فکر در اون شخص شده و نتایجی گرفته که من هم بهش نرسیده بودم...



برگردیم به بحث:

اهمیت خلق شدن زن و مرد برای همدیگه به چه علته؟

اون دلایل بالا که در مورد خانواده و اجتماع و تمدن گفتم، همه درسته اما تمام اونها قرار هست بستر باشن برای یک دلیل بزرگتر..

چه دلیلی؟

بذارید یه مطلبی رو عرض کنم که همه مون دچار چالش بشیم:

توی دعای فرج برای امام زمان دعا میکنیم که خدا حافظ و ناصرو  قائد و... بشه برای امام تا امام تشریف بیارن...

که چه بکنن؟

عدل و داد و ... ؟؟!!

توی دعا همچین چیزی از خدا نمیخوایم...

بلکه میخواید حضرت تشریف بیارن در "ارض خدا"

بهره ببرن برای مدت طولانی...

 

یعنی همه این داستانها برای اینه که حضرت بهره ی طولانی ببرن؟!!

پس ما کجای داستانیم؟!!

کیلویی چندیم؟!!

 

تمام ماها و بحث حوائج ما و گسترش عدل و ریشه کن شدن ظلم و همه ی این داستانا درسته... ولی...

دو تا مسئله مهم تر و بنیادی تره...

طوع و رغبت امام...

تمتع طویل امام...

حالا ممکنه یه عده حرص بخورن از این مدل نوشتن من...

روش فکر کنید...

 

خانواده...

اجتماع...

تمدن...

 

درسته.. اما بستر هست...

بستر برای چی؟

تداوم نسل پاک و صالح بر روی زمین...

 

اگر انسانی که خدا مشتاقش نباشه در زمین وجود نداشته باشه یا امیدی به آمدنش نباشه، شاید بازم میشه خانواده و اجتماع و تمدن ساخت... اما دیگه به لعنت خدا هم نمی ارزه...

 

بساط این اجتماع باید جمع بشه...

پس مرد خلق میشه برای زن...

زن خلق میشه برای مرد...

چون اون عبودیت واقعی در این بستر شکل میگیره... در تعامل این دو جنس با هم...

و از تعامل احسن این دو جنس هست که نسل پاک تداوم پیدا میکنه...

بزرگواری اومدن توی مطلب "مرد1" پرسیدن خانمها کدوم ویژگیشون خیلی مهم (نقل به مضمون" میخواستم بگم قابلیت آوردن نسل و ذریه پاک... اما دیدم این قابلیت هم برای مرد مهمترین قابلیته هم برای زن... و نمیشه فقط برای زن مطرحش کرد...

 

لذا اگر در مورد مرد دارم مینویسم، یکی از اهدافم اینه که بگم چنین مردی میتونه یک طرف ترازو بابت آوردن ذریه پاک باشه...

و اگر در سلسله مطالب" از خوبی های تو" ویژگی هایی رو مطرح کردم... هدفم این نبود که بگم همسر من این خوبی ها رو داره... پس من خوشبختم... خیر.. اتفاقا اون خوبی ها برای یه عده اونقدر نامانوس و غیر مهم بود که در مورد من ظن های دیگه پیدا کردن... و اینکه یک بار گفتم اگر ملاحظاتی نبود از عیب های همسرم هم مینوشتم، از عیب هایی مینوشتم که در نسل و ذریه خدشه وارد میکنه نه اینکه من به عنوان یک مرد ازش فراری باشم...

منتها چون نگاهها غالبا جزء نگر هست، باید برای بیان برخی عیب ها روشم رو تغییر بدم که خدای ناکرده در مورد همسرم یا حتی خودم ظن بد ایجاد نکنم...



امروز اگر در مورد مرد مینویسم در واقع دارم از مرد و مردانگی ای مینویسم که نه تنها خانواده ساز هست...

بلکه اجتماع ساز هست...

و نه تنها اجتماع ساز هست... بلکه تمدن ساز هست...

و نه تنها تمدن ساز هست بلکه نسل و ذریه ی پاک ساز هست...

 

حکایت ذریه پاک در کنار اون خانواده و اجتماع و تمدن، شبیه اعتقاد به امام زمان در کنار اعتقاد به ائمه ی قبلی هست...

اگر قرار هست به امام زمان اعتقاد داشته باشی، نمیشه به ائمه ی قبلی اعتقاد نداشته باشه...

و اگر به ائمه ی قبلی اعتقاد داشته باشی اما به امام زمان اعتقاد نداشته باشه، اعتقادت ابتر هست...

 

موافقین ۴ مخالفین ۱ ۰۳/۰۷/۲۳
ن. .ا

نظرات  (۱۴)

حتی اگر من از زن شاداب و رضایتمند، در مقابل زن موفق، مطلب نوشتم، علتش این بود که زن شاداب و رضایتمند، امید بیشتری بهش هست برای آوردن ذریه پاک... ذریه ای که خدا مشتاقش باشه...

و البته عنصر ایمان رو هم موثرترین عامل در شادابی و رضایت زن مطرح کردم

اما دیگه هر زنی با زن دیگه فرق داره، یکی این حس رضایت و شادابی رو در شغل خاصی بدست میاره... یکی در مقام علمی خاصی ، یکی در توانمندی خاصی...

بابت اینها نسخه پیچی لازم نیست... هر انسانی مسیر خاص خودش رو پیدا میکنه...

پاسخ:
خب برای اینکه دوباره بحث رو زنانه اش نکنیم صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم
۲۳ مهر ۰۳ ، ۰۶:۵۰ مهتاب ‌‌

همین که قابلیت داشتن ذریهٔ پاک رو مهم‌ترین ویژگی صرفا زن نمی‌دونید و برای هر دو جنس به نظرتون مهم‌ترینه، خودش کلی پیشرفته تو فضای حزب‌اللهی.

پاسخ:
یه جمله ای دارن یک بزرگواری:
میگن دو دسته ضربه میزنن به دین:
علمای عوام و عوام علما...

این دسته همیشه بودن و هستن...
همین مطلب منم قطعا در ادامه مورد نقدهای جدی واقع خواهد شد...

البته مع الاسف، منم شاید در دایره ی منحرف کنندگان باشم...
نمیدونم، خدا خودشون دستمون رو بگیرن

متوجه نشدم از چی میترسید تو بیان :`)

 

 

پاسخ:
بهش نمیپردازم
اصل بحث به حاشیه میره

با سلام و احترام

راستش بعضی وقتها اصلا نمی‌فهمم چی میخواین بگید

آنقدر توضیح اضافه بابت ترس از برداشت عده ای دادید که آخر سر نفهمیدم برای مطلب مرد ۲ چی میخواین بگید، چه اهمیتی داره یه عده متوهم چه برداشتی میکنن، شما کاری که درست میدونی و انجام بده!

 

البته برخی فرض هاتون هم کامل نیست، مثلا درسته که زن برای مرد آفریده شده ولی برعکسش اینطور نیست و این خیلی فرض مهمیه.


بحث تمدن سازی و عبودیت، دو مبحث هم عرض نیستن، راستش خیلی ربطی ندارن، اساسا تمدن سازی رو اگه از معنای امت بخوایم استخراج کنیم هم باز خیلی ربط ش رو به ذریه صالح نفهمیدم، نمیگم ربط نداره ها ربط داره قطعا ولی بحث تمدن سازی یه ساحت دیگه است و من خیلی ربطش به توضیح و عنوان مطلب مرد رو نمی‌فهمم....

 

 

پاسخ:
سلام
خوبی برادر؟
حق با شماست، ترسیدن نداره...

در مورد محتوای این مطلب هم چون سلسله مطالب هست در ادامه کامل تر میشه و پازلها کنار هم چیده میشه...

در مورد اون فرض هم که زن برای مرد آفریده میشه اما مرد برای زن خلق نمیشه، موافق نیستم...
ببینید من نه تعصبی به زن دارم نه به مرد...
به نظرم باید ادامه بحث پیاده بشه تا شفاف تر بشه
۲۳ مهر ۰۳ ، ۱۲:۳۲ هیپنو تیک

طبق این منظومه ی فکری حضرت معصومه(سلام الله علیها) به چه جهتی خلق شدن؟

 سایر افراد مجرد و افرادی که به خاطر ناتوانی های ذهنی یا حرکتی یا جنسیتی و غیره قادر به ازدواج نیستن به چه جهتی خلق شدن ؟

پاسخ:
بحث حضرت معصومه یا صاحبان عصمت با ناتوانها فرق داره

اولا نقص در خلقت به خدا برنمیگرده... خدا ناقص خلق نکردن...
جهل والدین موجب خلقت ناقص میشه...

با این همه اگر اون ناقصین در خلقت اگر حقیقتا طلب تعالی ای داشته باشن و حق متعال بهشون ندن اونوقت ظلم پیش میاد...
طلب باشه اعطا هم هست...

در مورد صاحبان عصمت هم بحث مفصل تری میطلبه...
ولی سوال حقی هست... رهاش نکنید... جواب داره...


۲۳ مهر ۰۳ ، ۱۲:۴۰ هیپنو تیک

شما گفتید به زن شاداب بیشتر از زن موفق برای تداوم نسالصالح امید هست ....

خب سوال اینه که اساسا نسل صالح به چه دردی می خوره ؟!

برای اینکه نسل صالح دیگه ای بیاره ؟‌ یا برای اینکه احسان و اصلاح کنه در جامعه ؟

 

اگه همه ی تمرکزمون رو بذاریم روی اینکه نسل بعدی صالح باشه و اون ها هم همه ی تمرکز رو بذارن روی اینکه نسل بعدیشون صالح باشه خب جامعه چی میشه ؟ چیکار کنه جامعه اونوقت ؟ تا بی نهایت هی نسل صالح بیاریم ؟

 

هم خانم و هم آقا علاوه بر بحث فرزند صالح باید به اصلاح جامعه خودشون هم بپردازن و اهداف نسل های پیشین رو محقق کنند .

 

 

+ به آقای اینجانب:

فَقالَ عَزَّوَجَلَّ هُمْ اَهْلُ بَیْتِ النُّبُوَّةِ وَمَعْدِنُ الرِّسالَةِ، هُمْ فاطِمَةُ وَاَبُوها وَبَعْلُها وَبَنُوها

 

با شما هم نظرم که خدا مرد رو به خاطر زن خلق نکرد ، چرا که خدا کل آسمان ها و زمین و ملکوت و عرش رو به خاطر زن خلق کرد.

پاسخ:
خب خانم صبا
سوالتون این بود که افرادی که به ازدواج و فررزند نمیرسن به چه جهتی خلق شدن...
خب این که مشخصه اونها هم به جهت عبودیت خلق شدن... در حد تشخیص و تکلیفشون...

اما چند تا نکته:
آیا ازدواج نکردن یک مسئله روتین و عادی هست در اسلام؟
یا مسئله ای هست که بر اساس یک مانعی پیش اومده...

تکلیف این باید مشخص بشه...
نظر من اینه که دین اساس رو بر ازدواج کردن گذاشته... حالا از بین انسانها یه عده ممکنه موانعی براشون پیش بیاد و ازدواج نکنن...
کاری هم به مقصرش ندارم فعلا...
اصلا فرض رو میذارم که تمام کسانی که ازدواج نکردن خودشون مقصر نبودن... (که معامله جوش بگیره)


اما نظر من در مورد مجردها...
اونها به لحاظ مقام معنوی میتونن به درجه ای برسن که عمرا پای اکثر متاهل ها به اونجا نرسه...
فوق تصورات هست...

اما روال روتین بشر و خلقت نیست...
با یه مثال کمی بازترش میکنم...

پیامبر (ص) جانشین های خودشون رو تا حضرت قائم معرفی کرده بودن در زمان حیاتشون...
این معرفی بر اساس شایستگی بوده... یا نسبت فامیلی؟
قطعا شایستگی...

جالبه بدونید در فلسفه و عرفان بر اساس اصول عقلی میگن برای اینکه ما غیر معصومین بتونیم به مقامات 14 معصوم برسیم راه باز هست...
یعنی خانم صبا میتونن مقامی پیدا کنن که حضرت زهرا دارن...
راه بسته نیست...
اما سوال:
آیا خانم صبا به مقام حضرت زهرا میرسن؟
خیر...
راه باز هست... اما اونی که (پیامبر) اول و آخر خلقت رو دیده، فرموده شایسته تر از این افراد نخواهد آمد...
مثلا راه باز هست که من تا قله ی کوه دماوند برم...
اما آیا قدرتش هم در من هست؟
نمیدونم...

حق متعال برای عموم بنده هاشون سنتی رو مشخص کردن...
و اون ازدواج و تکثیر نسل هست...
و خیرات و برکات زیادی هم در این سنت گذاشتن...

حالا یه عده به هر دلیلی وارد این سنت نشدن...
آیا راه عبودیت بر اونها بسته هست؟
خیر...
تا کجا راه براشون بازه؟
تا هر جا که برای متاهلین بازه...
اصلا تا هر جا که برای صاحب عصمت بازه...

اما خدا وقتی نیاز به زوج رو در انسان ایجاد کردن این نیاز رو که عبث ایجاد نکردن...
پاسخ به این نیاز راه عبودیت رو برای شما هموارتر میکنه...

مثال بزنم باز:
کسی که توی خونه از بچگی هی سرکوب بشه، آدم متعادل تری بار میاد یا کسی که باهاش با عزت برخورد شد؟
آیا راه بر کسی که دائم سرکوب میشه برای متعادل شدن بسته هست؟
خیر...
اما قطعا راهش راه سخت تری هست؟
وانگهی اگر کسی قصد عبودیت داشته باشه، چرا راه سخت تر رو انتخاب کنه؟
خب راه راحت تر رو انتخاب میکنه...مگر اینکه مانعی پیش بیاد براش...

وقتی مانع پیش بیاد خب کار سخت میشه... و البته خدا هم جبران میکنه

ولی خدا هم قاعدتا اول برای روال روتین برنامه و دستور میده... بعد برای استثنائات...

ما حرف از روال روتین زدیم...

اینکه میگید وقتی در یک جا مثال نقض پیدا شده پس این استدلال کلا باطله، این رو بر اساس کدوم منطق میگید؟
شما همیشه میشنوید که میگن خدا رزاق هست و هیچ انسانی بی روزی نمی مونه...
و بله یکی از اسما الله هم اسم رزاق هست...
اما روزانه در دنیا چند نفر بر اثر گرسنگی میمیرن؟
میتونیم بگیم چون مثلا روزی 100 یا 1000 یا اصلا 1میلیون نفر بر اثر گرسنگی میمیرن پس خدا رزاق نیست؟

مجردها هم میتونن به اوج عبودیت برسن... اما سخته...
همین...
خدا این سختی رو برای بنده اش دوست نداره...
۲۳ مهر ۰۳ ، ۱۲:۴۷ هیپنو تیک

به جای اینکه اون ۲ تا سوال بنده رو نقد کنیم و حساب حضرت معصومه(س) و سایر صالحان مجرد رو جدا کنیم و فکر کنیم که دلیل خلقت همینه و لا غیر می تونیم فکر کنیم که فرض اون عالم دینی غلط بوده  :))

 

واقعا پذیرش اشتباه خیلی راحت تر از استدلال آوردنه...

 

خداوند خیلی شفاف دلیل خلقت انسان رو در قرآن ذکر کرده ، و ما خلقت جن و لانس الا لیعبدون....

 

اعمال عبادی واجب هم البته در ایات و روایات هستند که البته ازدواج جزو واجبات نیست مگر در شرایط خاص .

 

ما می تونیم بگیم خب ازدواج مسئله مهمیه یا فرزند آوری ، ولی چنین اجازه ای نداریم که ارزش انسان ها رو با مقوله ای بسنجیم که خداوند واجب نکرده ! و همچنین اجازه نداریم نظر شخصی خودمون رو تعمیم بدیم ...

 

صرفا می تونیم بگیم به نظر من چنین قضیه ای هست

نه اینکه خداوند خلق نکرده مگر به فلان علت !

 

خب اگه چنین چیزی بود که خداوند این دلیل رو ذکر می کرد در قرآن به جای دلیل پیشین

پاسخ:
اگر شما راضی میشید، من حرفی ندارم بگم اشتباه کردم... و بحث تموم بشه
ولی اگر قرار باشه بحث رو پله به پله جلو ببریم باید حوصله کنید

کدوم راه رو پیش بگیرم؟
۲۳ مهر ۰۳ ، ۱۲:۵۵ خانم الفــ

سلام و نور

الحمدلله که باب بعضی بحث ها داره باز میشه.زوایای بعضی مباحث داره روشن میشه..

پاسخ:
سلام خانم الف

شما هم کمک کنید در باز شدن این مبحث...
ما بچه های خوبی هستیم... کمکمون کنید یادمون نمیره و جبران میکنیم

خدا باباتون رو بیامرزه

۲۳ مهر ۰۳ ، ۱۳:۱۵ هیپنو تیک

استدلال رو با استدلال رد کنید ...

 

اگر اساس خلقت زن و مرد اینه پس درباره ی "هر زن و هر مرد" باید موضوعیت داشته باشه اگر نداره پس باطله ، یا باید محدودش رو محدود تر کنید و بگید در بعضی افراد ... کما اینکه خود مقدمات هم صادق نیستن و دلیلی بر صدقشون نیست

 

 اثبات به استدلال نیاز داره ولی با یه مثال نقض برهان باطل میشه ...

 

جمله اون سخنران مذهبی با استدلال غلط و اشتباهه نه فقط چون من می گم و حالا بحث باید تموم بشه .

 

البته میشه به عنوان یه فرض یه گوشه نگهش داشت کنار سایر فرض ها و با نیم نگاهی بهش مسائلی رو هم پیش برد ....

 

 

پاسخ:
باشه
یکی از نظراتتون رو بدون پاسخ میذارم... سر فرصت براتون توضیح میدم...

@صبا

 

اساس خلقت پیامبران این بود که اطاعت بشن 

امامان آمدن تا حکومت کنن 

اینکه این همه پیامبر اطاعت نشدن و بسیاری از ائمه حکومت نداشتن اساس خلقتشون زیر سوال میره؟ خدا اصل رو بر این گذاشته بود ولی به انسان‌ها هم اختیار داده. پس همه چیز ممکنه پیش بیاد. 

 

من تایید یا رد نمیکنم حرفهای آقای الف نون رو. دوست دارم استدلالشون رو بشنوم. ولی مدل استثنا گرفتنت رو قبول ندارم

۲۳ مهر ۰۳ ، ۱۶:۳۸ هیپنو تیک

میخک عزیزم..

 

بله پیامبران اومدن که اطاعت بشن 

اما دلیل ارسال پیامبران اطاعت شدن بود ؟

یا دلیلش تلاش برای اقامه عدل بود ؟

 

اولی حاصل نشد ولی دومی حاصل شد 

وقتی خداوند چیزی رو به عنوان دلیل عنوان می کنه یعنی در حاصل شدنش قطعیت هست

علی رغم اینکه اون اطاعته در طول سالیان شکل می گیره ولی حضرت معصومه(سلام الله علیها) دیگه به دنیا ب نمی گردند و ازدواج نمی کنند 

 

سلام

میگن موسی داشته کوه رو می‌شکافته. می‌رسه به یه سنگی. یه ضربه میزنه سنگ از وسط نصف میشه. می‌بینه یک کرم وسط این سنگه. رو میکنه به اسمون که خدایا! این رو چرا افریدی. از اسمون وحی میاد که موسی همین کرمه روزی صد بار از من می‌پرسه خدایا موسی رو‌ برای چی افریدی!

 

جناب ن..ا دست گذاشتین روی یه‌ موضوع ظریف و دقیق اما متأسفانه (حالا به هر دلیلی، سوء تفاهم نشه یه‌موقع!) سطحی وارد شدین.

سیر عوالم خلقت. جنبه فعلی و انفعالی. انسان در عوالم بالاتر از ماده و مثال. هدف خلقت. و ...

اصلا صحبتم این نیست که حرف‌هاتون درسته یا غلط. بیش‌تر میخوام بگم به نظرم این نحو ورود به این مسئله رو دوست ندارم.

ولی به هر حال ممنون از شما.

زنده باشید.

پاسخ:
سلام و عرض ادب

هر کسی اندازه سوادش دیگه...

یه جوابی دادین، تنها چیزی که آدم می‌تونه بگه غلط کردمه:)

باید در نظر فرستادن دقت بیش‌تری کنم:/

 

پاسخ:
آخه به نظر من این نقد شما به این مطلب هنوز یه مقداری زوده...
هنوز چیزی از بحث خودش رو نشون نداده
۰۹ آبان ۰۳ ، ۱۲:۲۴ خانم الفــ

خدا رفتگانتون رو رحمت کنه ان شالله.  ممنونم

 

+ خیلی خجالت کشیدم با فرمایشتون. واقعا یاد میگیرم از مطالبتون و مدیونتون هستم. اگر چیزکی بلد باشم در تایید فرمایش شما و چک کردنش با شما مینویسم.

پاسخ:
بعد از اینکه پدرم وفات کردن بعضا با این جمله ی بعضی آشناها مواجه میشدم:
خدا بابات رو بیامرزه...
مثلا هر وقت وارد کارخونه میشدم نگهبان کارخونه بعد از سلام و علیک، بهم میگفتن خدا بابات رو بیامرزه...
یا خدا بابات رو رحمت کنه...
خیلی این جمله رو دوست داشتم و دارم...
برای همین این جمله رو به شما گفتم...

بعد از این بیشتر فهمیدم چرا ائمه رو به مادرشون حضرت زهرا قسم میدن قضیه متفاوت میشه...
یا بعد از این بود که فهمیدم چرا علامه حسن زاده میفرمودن هر کس فاتحه ای برای مادرم بخونه، من حسن زاده قربان اون شخص میشم...


ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی