در آستانه ی چهل سالگی

با من بیا... من به سوی کسی میروم که قدرت و زیبایی از او معنا گرفته است...

در آستانه ی چهل سالگی

با من بیا... من به سوی کسی میروم که قدرت و زیبایی از او معنا گرفته است...



خیال خام پلنگ من
به سوی ماه جهیدن بود

و ماه را زبلندایش
به روی خاک کشیدن بودن

پلنگ من، دل مغرورم
پرید و پنجه به خالی زد

که عشق ماه بلند من
ورای دست رسیدن بود


چه سرنوشت غم انگیزی
که کرم کوچک ابریشم

تمام عمر قفس می بافت
اما به فکر پریدن بود

يكشنبه, ۷ بهمن ۱۴۰۳، ۰۷:۵۲ ب.ظ

گدازه -4

چقدر این مرد گاهی با جملاتش نقطه زنی میکنه و از ادم دلبری میکنه،

میگفت:

انسانها اساسا تنها هستن و یکجا این تنهایی برای تمام انسانها بروز میکنه...

فکر میکنید کجا تنهایی انسانها بروز میکنه؟

 

« وقتی که میخواد یک تصمیم جدی و اساسی بگیره»



هیچ وقت نفهمیدم اون «اما» یی که استاد در مورد این مرد دوست داشتنی اوردن بابت چی بود!!!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳/۱۱/۰۷
ن. .ا

نظرات  (۲)

و میگفتن وقتی خودش رو در اقیانوس این تنهایی دید، اونجا فقط خدا هست.

و فقط خدا اونجا هست

تنهایی توحیدی... 

پاسخ:
لا یمکن الفرار من حکومتک

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی