- ۰۵ آبان ۰۴ ، ۰۷:۳۵
نوع ادبیات و استدلال رایج کلامی در بین ما، مسئله تقدیر رو با بحث انحرافی جبر و اختیار درگیر کرد...
در حالی که اگر مبحث تقدیر در ادبیات جامعه با یک رویکرد متناسب زمانه ما مطرح میشد، اصلا سوالی بابت جبر و اختیارش مطرح نمیشد...
و آسیب ارتباط موضوع تقدیر با جبر و اختیار در زمانه ی ما، تولد موضوع «موفقیت» در مباحث مختلف روانشناسی بود...
فکر کنید طرف میخواد فرزند بیاره و شرطیش میکنه به تغییر رفتار مادرشوهر...
خب اومدیم و مادر شوهر نه تنها بهتر نشد، بلکه بدتر شد... توی میخوای همچنان گودرز رو به شقایق ربط بدی و وقت رو هدر بدی؟!
بعد میبینید نتیجه ی این اتلاف وقت روی موضوعی که میشد اینقدر مضحک وقت و عمر رو تلف نکنه، این شد که یه سگ یا گربه ی ملوس آورده تو خونه، کلا هوسی هم برای آوردن فرزند دیگه ندارن زن و شوهر...
و تمام...
من تمایل دارم، یک دوگانه بسازم بین موضوع «تقدیر» و « موفقیت»
البته موفقیتی که در ادبیات روانشناسی ازش حرف زده میشه....
انسان رضایتش از زندگی وقتی رقم میخوره که تقدیر خوب براش رقم بخوره...
اما متاسفانه اکثر ماها، دنبال موفقیت هستیم...
موفقیت، یک هدف تک بعدی هست، یا در حالت خیلی مطلوبش یک هدف چند بعدی...
چند ؟ بعدی ؟
فرض کنید دو بعدی، یا سه بعدی، اصلا برای اینکه معامله جوش بگیره، هشت بعدی...
خوبه؟!!
انسان برای رضایتمندی از زندگیش، به توفیق جامع نیاز داره...
جامع چند بعدی هست؟!!
دیگه بحث عدد مطرح نیست...
ابعادش، گذشته و حال و آینده آن رو شامل میشه... بی نهایته...
وقتی توفیق جامع نصیب ما بشه، حتی گذشتگان ما، متنعم میشن...
حال و آینده که سرجای خود...
نتیجه متنعم شدن گذشتگان چیه؟
کوچکترینش، دعای اوناست برای ما...
یکی از دعاهایی که ردخور نداره اینه که شما به وقت نیاز کسی، امدادی رو بهش برسونی، و اونوقت در اون حال رضایتی که برای اون شخص حاصل میشه، در همون حال، برات دعا کنه... معجزه میکنه این مدل دعاها...
من مدتیه میخوام مصداقی تر در این مورد بنویسم، اما خدا میدونه میترسم...
لذا رو آوردم به گفتن کلیات، تا ببینم بحث به کدوم سمت میره...
ما توی زندگیمون، نیاز به رضایتمندی داریم...
آدم ناراضی، نمیتونه خیر برسونه...
و آدم راضی، شاکر میشه...
و آدم شاکر، منبع و منشأ انواع خیرات هست...
و ما برای اینکه راضی بشیم، تقدیر خوب میخوایم
ولی زمانه ی ما به ما آدرس غلط داد...
گفت برو موفقیت بدست بیار، تا رضایت داشته باشی...
و موفقیت رو هم به صورت ناخودآگاه برامون تعریف کردن...
حالا فکر میکنید برای بدست آوردن یک تقدیر خوب، به چی نیاز داریم؟
تازه بیان خیلی خوبه...
نسبت به بقیه مجازی ها...
ولی تو همین بیان هم نمی تونیم صندوق تشکیل بدیم و مشکلات اهل بیان رو برطرف کنیم... ( در حد وسع اعضا)
بعد هی میایم مطلب می نویسیم و حرف از جامعه اسلامی و ملزماتش میزنیم...
گاهی حس میکنم حرفهای خوبی که اینجا زده میشه از جنس همون حرف های خوب یک انسان مجرد هست در مورد راهکار های برون رفت زوجین از چالش های زندگی متاهلی...
همین قدر ناجور و مضحک...
ببخشید که این مطلب اینقدر تلخ بود
خوب میشم...