پنجشنبه, ۴ آبان ۱۴۰۲، ۰۹:۱۱ ق.ظ
نیجریه
دیشب یک و نیم رسیدم خونه
دیدم اون کفش مشکی ام که یه ساله استفاده اش نمیکنم رو از جا کفشی اورده بود بیرون و گذاشته بود جلوی در... یعنی مرد تو این خونه هست... (دلم براش کباب شد... میترسیده)
نمایندگان مجلس با تمام قول وعده هایی که دادن باور ناپذیر بودن...
معاون وزیر.... به گمونم اونم باور پذیر نبود...
بیشتر شعار بود... ان شاالله که برداشتم اشتباست.
از بین تمام همایش دیشب فقط یه اتفاق خوووب...
با یه تاجر نیجریه ای صحبت کردیم قرار شد امروز ۱۲ بیاد دفترمون...
نیجریه وصل به دریا و با کشورهای همسایه اش هیچ تعرفه گمرکی نداره...
یعنی شش کشور در یک کشور... ۶۰۰ میلیون جمعیت...
تعامل بانکیش هم راحت تره...
نمیدونم چرا هی ذهنم میگه این بی ارتباط به شیخ زکزاکی نمی تونه باشه...
قرار شد ما هم بریم نیجریه... البته که من نمیرم... متاسفانه...
۰۲/۰۸/۰۴
دل منم برای خانمت سوخت بعد از خوندن خط اول ولی چه میشه کرد که کاره و مشکلاتش