دیروز از صبح تا عصر به شدت مریض بودم...
گوشیم رو خاموش کرده بودم... حال بد و تب و تهوع شدید و بدن درد و...
موقع ظهر به خانمم گفتم گوشیم رو بده... روشنش کردم و به کارفرمام گفتم فلان کارها رو تا آخر امسال میتونم برات انجام بدم از سال بعد به فکر جایگزین باش... و دوباره خاموشش کردم...
شب کمی بهتر شدم...
نشستم...
خانمم گفت به چی فکر میکنی؟...
گفتم: به محور مقاومت...
از جهان بوهای خوبی نمیاد...
یاد فرمایش سه چهار ماه پیش رهبری افتادم که میگفتن:
شرایط منطقه ای به گونه ای است که هم برای صهیونیست ها مسئله مرگ و زندگیست، هم برای محور مقاومت...
گفتم: وقتی بحث مرگ و زندگی جریان حق وسط باشه، از تمام کشورها و تمام شهرها و تمام مردم...همه امتحان میشن...
دارم به این فکر میکنم امتحان ما چه خواهد بود؟
شک نکن ماها دچار ابتلائاتی خواهیم شد... جامعه ما امتحاناتی در پیش خواهد داشت...
باید خودمون رو آماده کنیم...
اتفاقی که در حال وقوع هست، ترور رهبران سطح اول جبهه مقاومت هست...
این اتفاق خیلی تلخه، اما برای اهل خرد نشانه هم هست...
نشانه ی چی؟
توضیحش سخته...
اتفاقا اگر بتونم درست توضیح بدم، بیشتر متوجه مسئله مرگ و زندگی برای جبهه حق یا باطل خواهید شد...
من چند وقت پیش به خانمم گفتم:
بچه های درس و بحثی ما در طی ده الی پانزده سال، رشد خوبی کردن... از یک جمع درس و بحثی شروع کردن اما الان یک هیئت فعال داریم...
توی تصمیمات شهری کنش گری داریم... توی شورای شهر نفر داریم...
رئیس دانشگاه و معاون و ... فرستادیم تو دانشگاهها...
پیشرفت ها خیلی خوب بود... با دست خالی...
اما یک پاشنه آشیل بزرگ داریم...
پاشنه ای که نگرانش هستم و نمیدونم چرا کسی از بچه ها بابت این نقطه ضعف کاری نمیکنه...
گفت چی؟!!
گفتم: فرض کن یه روز استاد نباشه.. از دنیا برن...
این جمع از هم می پاشه...
کمی به فکر فرو رفت و گفت: آره بعدش چی میخواد بشه؟
گفتم: باید در زمان خود استاد این جمع از شخص محوری به اندیشه محوری و مبانی محوری برسن...
در دین ما هم شخص محوری وجود داره، بلاخره معیار و میزان ما انسان کامل هست اما همون انسان کامل وقتی میتونه اهداف دین خدا رو پیش ببره که امتش صاحب تشخیص بشن...
اون شخصی که محور و میزان میشه باید تکثیر بشه در زیر مجموعه اش...
والا جمعی که از خودش هیچی نداشته باشه و تمام فخرش به رئیس و رهبرش باشه که اصلا هدف دین نیست...
ما توی زمانه ای وارد شدیم که بزرگان ما یکی یکی دارن از بین ما میرن...
چه در عالَم علم و معرفت...
چه در وادی سیاست و اجتماع و تمدن...
اگر توی همچین شرایطی سبز شدیم، قطعا حیات جبهه ی حق هست و مرگ جبهه ی باطل...
و اگر نتونیم سبز و بالنده بشیم...