بسم الله الرحمن الرحیم

به سوی کسی میروم که قدرت و زیبایی از او معنا گرفته است...

بسم الله الرحمن الرحیم

به سوی کسی میروم که قدرت و زیبایی از او معنا گرفته است...

سلام خوش آمدید

۷ مطلب با موضوع «گدازه» ثبت شده است

می کشی مرا حسین

 

  • ۳۱ شهریور ۰۴ ، ۱۲:۱۸
  • ن. .ا

من اونقدری که توی سمت مدیریتی ام بزرگ شدم و خدا رو لمس کردم...

هیچ وقت توی مطالعات فلسفی و هنری و عرفانی اینطوری خدا رو لمس نکردم

 

وقتی مدیر باشی

شیطان هم بیشتر بهت طمع میکنه...

اصلا شیطنت هاش خیلی جذاب تر میشه...

وقتی مدیر باشی میفهمی گره کور یعنی چی...

وقتی مدیر باشی میفهمی نصرت خدا یعنی چی...

وقتی مدیر باشی میفهمی مدیریت دقیق امریکایی و واقعه ی طوفان طبس یعنی چی...

وقتی مدیر باشی میفهمی برنامه ریزی لازمه اما کافی نیست یعنی چی...

وقتی مدیر باشی میفهمی تخصص لازمه اما کافی نیست یعنی چی...

وقتی مدیر باشی میفهمی پاک دست بودن لازمه اما کافی نیست یعنی چی...

وقتی مدیر باشی میفهمی برنامه ریزی و تلاش و تخصص و پاک دستی لازمه اما کافی نیست یعنی چی...

 

الان بیشتر میفهمم نباید خیلی هم به دولت حمله کرد...

گره های کوری که وجود داره، تازه اگر برنامه ریزی باشه... اگر علمی باشه... اگر پشتکار باشه...

یک نورانیتی میخواد که گره ها رو باز کنه...

فقط میتونم دعا کنم برای رئیس جمهور و تیمش... مخصوصا اونایی که خائن نیستن و دلسوزن... مخصوصا اونایی که هر چی به دل مشکل میزنن انگار دری باز نمیشه...

واقعا براشون دعا میکنم...

 

مدیر مثل لقمه میمونه

اگر حلال باشه خروجی اش نوره و اگر حرام باشه خروجی اش ظلمت...

تمام گره ها از ظلمت هست و تمام نصرت ها از نور...

و حلال در ظاهر کثیر نیست

در باطن کثیر هست...

 

یاد فرمایش فارابی می افتم:

هر گاه خواستی خدا را با اسم الظاهر مشاهده کنی، به باطن برو و هر گاه خواستی خدا را با اسم الباطن مشاهده کنی به ظاهر بیا...

  • ۰۶ شهریور ۰۴ ، ۱۷:۳۹
  • ن. .ا

گاهی میخونم که بچه های بیان مینویسن دوره وبلاک نویسی کذشته

خیر، دوره اش نگذشته...

سردی این محیط به این خاطره که سه مولفه در نویسنده های این محیط بسیار کم شده:

۱_ حال خوب (شاد بودن)

۲_ امیدواری

۳_ انگیزه و هدفمندی

فقط کافیه سه تا نویسنده پیدا کنید که این سه مولفه رو با هم داشته باشن...

دوباره فضای وبلاگ شبیه ده سال پیش میشد...

 

میبینید اثر ایمان رو؟

انسان مومن هر جا باشه موجب رونق هست...

حتی در اقتصاد و تجارت...

فتامل...

  • ن. .ا

چقدر این مرد گاهی با جملاتش نقطه زنی میکنه و از ادم دلبری میکنه،

میگفت:

انسانها اساسا تنها هستن و یکجا این تنهایی برای تمام انسانها بروز میکنه...

فکر میکنید کجا تنهایی انسانها بروز میکنه؟

 

« وقتی که میخواد یک تصمیم جدی و اساسی بگیره»



هیچ وقت نفهمیدم اون «اما» یی که استاد در مورد این مرد دوست داشتنی اوردن بابت چی بود!!!

  • ن. .ا

خدا نه تنها خشنودی خودش رو در بین طاعت ها پنهان میکنه

بلکه غالبا عمل انسانی که اون طاعت موجب خشنودی خدا رو پیدا کرده رو هم پنهان میکنه...

اما وااای از روزی که عمل اون انسان سعادتمند رو بیاره جلوی چشم همگان...

این بارعام خدا نیست...

اتمام حجته...

 

در واقع اون پنهان کاری خدا از روی رحمتشون بوده

و این نمایش دادن انسان خوبشون یعنی:

بچرخید تا بچرخم

  • ن. .ا

با استرس میگه دو سه روز دیگه تاریخ چک هست

پاس میشه؟

آدم خیلی معتبری هستا؟!!!

آبرومون نره!!!!

 

کمی مکث میکنم و میگم:

تا الان که خدا نذاشته آبرومون بره و تمام چکهامون پاس شده...

ان شا الله اینو هم خدا کمکمون میکنه...

نگران نباشید...

 

دیگه چیزی نگفت

  • ن. .ا

میگفت:

اسلام خیلی ارزش زن رو بالا برده، واقعا در حد ملکه با زن برخورد میکنه...

اما از اون طرف اختیارات عجیب و غریبی هم به مرد میده... مثلا زن حق نداره بدون اجازه ی شوهرش از خونه بیرون بره... مثل پادشاه با مرد مواجه میشه

عجیب نیست؟

میگم: کجاش؟

میگه: زن میتونه به بچه اش شیر هم نده...

مرد هم میتونه اجازه خروج از خونه به زن نده...

 

گفتم: اینا اسلام منهای ولایت هست

گفت :بعلاوه ی ولایتش میشه چی؟

 

گفتم: برید با هم بسازید

  • ن. .ا

شاید همین چند خط در این صفحات مجازی...
بالا ببردمان
یا پائین بکشاندمان...
یادم نرود عالم محضر خداست...
.
.
.
اینجا کسی می نوشت که دوست داشت به چشم تو بیایید...

طبقه بندی موضوعی