اینکه بعضی ها نقد میکنن که چرا فقط وقت انتخابات یاد مشارکت مردم می افتن یک نقد بی راهی نیست
این رویه باید در کشور ما تغییر کنه...
باید هر تفکر و قدرتی که موجب میشه فقط در ایام انتخابات یاد مشارکت مردم بیفتیم رو به زیر کشید...
راستش خونه ی من نزدیک فرمانداری هست...
تقریبا ماهی یه بار میبینم مردم دم در فرمانداری تجمع کردن بابت وعده های مسکنی که بهشون داده شده و هیچ پیشرفتی در این شهر نداشته...
به نظر من این تجمعات کافی نیست
ما نیاز به قدرت و نفوذ بیشتری برای فشار به دولت و مجلس داریم... تا مسیرشون رو به سمت مشارکت بیشتر مردم ببرن... چون دولت و مجلس بدون اهرم فشار به این سمت نمیرن... به خاطر شاکله ی حزبی شون...رهبری اخیرا وقتی صحبت از مشارکت مردم میکردن اشاره کردن به اصل 44 که تا حالا چندین دولت اومدن و قول دادن که اجرائی کنن این اصل رو اما نکردن...
چرا نکردن؟!! نمیدونم... خیلی جای فکر داره...
هر چی در این موضوع تعلل بیشتری بشه نارضایتی مردم از حکومت بیشتر میشه و حق هم دارن...
رهبری در یکی دو سال اخیر خیلی تاکید دارن روی مشارکت مردم در تمام شئون... اما خب متاسفانه این اتفاق از توی دولت و مجلس... تا الان نیفتاده...
و به نظر من هم شروعش با دولت و مجلس نخواهد بود...
این اتفاق باید با حلقه های میانی و رابط بیفته...
حلقه هایی که مشروعیت کافی رو داشته باشن تا وقتی به دولت و مجلس فشار میارن به راحتی حذفشون نکنن...
مثلا ما امسال اومدیم هیئتمون رو بستری قرار دادیم برای رساندن صدای کاندیداها به مردم...
از مردم دعوت میکنیم... نامزدهای مختلف با دیدگاههای مختلف میان حرفشون رو میزنن... نامزدها رو زیر سوال میبریم...
اگر ببینیم یکی بهتر هم هست بدون هیچ چشمداشتی اعلام هم میکنیم که ما از فلان نامزد حمایت میکنیم...
و بعدش هم اگر مسیرش عوض بشه ابزارهایی برای مقابله هم فراهم میکنیم...
ما توی این چند سال فقط یه هیئت نبودیم... افراد هیئت ما که هر کدوم توان و سوادی داشتن تونستن خودشون رو به جاهایی برسونن که بشن پایه های قابل اتکاء این هیئت برای اعتراض...
برای فشار آوردن برای تحول...
هر سال هم قدرتمون بیشتر شد...
خودمون به عنوان یه لایه ی میانی در خودمون قدرت ایجاد کردیم...
تا بتونیم بر سر احزاب یا هر قدرتی که بخواد خلاف آرمان های انقلاب حرکت کنه فریاد بزنیم...
هنوز هم اون قدرت کافی رو نداریم... اما خیلی نسبت به قبل رشد داشتیم...
و اگر با خدا باشیم... خدا هم با ما خواهد بود و رشد بیشتری هم میکنیم...
ما قرار هست یک حلقه ی میانی باشیم که هم با مردم صحبت کنیم برای تغییر نگرش و زندگی اسلامی... هم به دولت و مجلس و قوا فشار بیاریم و بابت کم کاری هاشون...
این اتفاقی هست که باید در هر شهری بیفته...
باید در بین مردم قدرت های مشروع و هماهنگ با آرمانهای انقلاب و با سواد، ایجاد بشن... که بتونن بر سر دولت و مجلس فریاد موثر بزنن
به قدرتی برسن که خشم این حلقه ی میانی رعب در دل دولتی ها و مجلسی ها ایجاد کنه...
الان هر کی بگه من در انتخابات مشارکت نمی کنم خیلی باهاش مقابله نمی کنم ولی سعی میکنم بهش بفهمونم فریادش رو درست بکشه...
اونجایی که باید فریاد بکشه اینجا نیست...
اما واقعیت اینه که اگر مشارکت کمتر بشه سهم مسئولین خیلی قابل توجه هست...
ما تلاشمون رو میکنیم اما نه تلاشی که به نفع مسئولین حزبی باشه
بلکه اگر تلاشی برای مشارکت مردم میکنیم از مردم فریادی میسازیم برای مقابله با مسئول محافظه کار و منفعت طلب و بی تقوا...