انسانی که حجت میشود برای بقیه...
پیامبر توی جنگ مثلا به یکی از فرماندهانش میگفت فلان عملیات رو شما برو انجام بده یا اون طرف داوطلب میشد برای انجامش... پیامبر هم میفرستادش، بعد دوباره حکم رو عوض میکردن و میفرستادن دنبال اون فرمانده که برگرد، جبرئیل به من گفته این عملیات رو علی باید انجام بده...
یا مثلا بعضی از صاحب نفوذها در بین یاران پیامبر با حضرت علی با هم میرسیدن خدمت پیامبر، و حتی سن اون یاران از حضرت علی بیشتر هم بود... اما پیامبر تذکر میدادن به اون یاران که : چرا جلوتر از علی وارد اتاق شدید؟!!
کلا انگار خود پیامبر هم بدشون نمی اومد با حضرت علی، حسادت یه عده رو برانگیزانند...
حالا امیرالمومنین که در صدر هستن
ولی کلا یکی از کارکرد های انسانهای الهی همینه...
این که اون درون بقیه انسانهای دیگه به واسطه ی این انسان صالح و الهی بریزه بیرون...
چرا بریزه بیرون؟!!
که برای خود اون شخص حجت بشه...
که خود اون شخص روی پنهان خودش رو ببینه...
ندیده از دنیا نره...
ببینه...
حالا یا اصلاحش میکنه یا نمیکنه...
لذا یکی از کارکرد های بزرگ و مهم اجتماعی انسانهای صالح در روی زمین اتمام حجت برای بقیه هست...
این روزها ببیند چه کسانی هنوز از سید حسن نصرالله بدشون میاد...
هنوز از یحیی سنوار بدشون میاد...
نمیگم همه ی اونها... ولی بیشترشون مشکل دارن... و دستتون رو تا آرنج عسل کنید و بذارید دهنشون آخرش گازتون میگیرن...
و نکته ی دوم.. یکی دیگه از عقاید شیعه اینه:
اگر فقط دو نفر انسان روی کره ی زمین باقی بمونن، یکی از اون دو نفر انسان صالح هست...
این یعنی خدا برای اتمام حجت با بندگانش شوخی نداره...
این رو مقدمه گرفتم که توی مطلب مرد(3) روی اهمیت نسل صالح راحت تر بتونم حرف بزنم...
اینکه خدا مرد رو نه از اون جهت که مرد است آفریده... بلکه از اون جهت که قرار است زوج یک زن باشد آفریده...
و زن را نه از آن جهت که زن هست آفریده بلکه چون قرار است زوج یک مرد باشد آفریده...
و این دو را هم مجموعا برای معرفت و عبادت خودش آفریده... و بزرگترین ثمره ی این خلقت زوجی، تداوم نسل صالح هست...
یکی از کارکرد های عمیق اجتماعی تداوم نسل صالح تحقق این حدیث هست:
الحجة قبل الخلق و مع الخلق و بعد الخلق
برای همین میبینید وقتی 900 سال (؟) حضرت نوح آزار دیدن از امتشون... درخواست عذاب نکردن...
اما وقتی به این نقطه رسیدن که از این امت دیگه نسلی صالح به دنیا نمیاد، درخواست عذاب کردن...
و بساطشون جمع شد...
به درک رفتن...
موارد دیگه هم هست از اهمیت تداوم نسل صالح...
امام حسین روز عاشورا کاری ترین ضربه رو توسط نیزه داری خوردن که اون ضربه موجب شد امام مجبور بشن از اسب بیان پائین و دیگه دشمن بهشون مسلط بشه...
امام سجاد فرمودن بعد از امامت یافتم چرا پدرم با وجود اینکه میتونستن اون نیزه دار رو به درک واصل کنن اما شمشیر را به او نزدن... چون در نسل اون نیزه دار انسان صالحی دیده بودن...
لذا اون مرد را زنده گذاشتن...
براتون قابل درک هست؟!!
امام خودشون آخرت خوبی هستن... اما چرا باید در این حد به نسل صالح اهمیت بدن؟!!!
طوری که خودشون از دنیا برن اما اون شخص رو زنده بذارن..
قطعا اسرار این گونه رفتار در امام خیلی پیچیده هست و من نمیخوام ادعا کنم میفهمم...
حتی حضرت عباس هم اینگونه نمیجنگیدن... همه را از دم تیغ میگذراندن... فقط مقام امامت اینگونه میجنگن...
اما خواستم توجه بدم به اهمیت نسل صالح...
بازم میتونم بگم اما خب احتمالا کسی نپذیره...
مثلا یکی از تحلیل ها برای رفتار امیرالمومنین در جنگ با خوارج همینه... امام پیک هایی داشتن که وقتی فرستادن برای صحبت با خوارج... پیک امام رو شهید کردن...
اما امام صبوری کردن...
ولی وقتی عبدالله بن خباب با همسر باردارش از کنار اردوگاه خوارج رد میشد در حالی که سرباز امام هم نبودن و فقط به جرم محبت به امیرالمومنین عبدالله و همسرش و کشتن و فرزند رو از شکم مادرش بیرون کشیدن و ...
امیرالمومنین با سپاه به سمت خوارج حرکت کردن...
و جمله ی امام این بود:
اگر تمام کره ی زمین اقرار به قتل عبدالله بکنن تمام مردم کره زمین را خواهم کشت...
یه عبدالله در مقابل کل مردم زمین...
چرا؟
یکی از تحلیل ها اینه:
ایشون از شیعیان اهل سر بودن و احتمالا به خاطر نسل ایشون که منقطع شد...
تامل کنیم...
در اخرالزمان انسان پاک خیلی کارکرد داره... حتی اگر هیچ سِمَت اجتماعی هم نداشته باشه...
من الان میتونم از زنی معاصر که رهبری در موردشون روایتی نقل کردن هم بگم...
شرح حال اون زن رو بگم شاید خدای ناکرده برای اون زن لفظ (ساده لوح) رو استفاده کنن بعضیا...
ولی اون زن ساده لوح در نگاه امام زمان اولویت و ارجحیت داره به زنانی که اون صفای اون خانم رو ندارن اما کلی مذهبی هستن و زرنگ هستن و جایگاههای اجتماعی و فلان و بهمان دارن و مدارک و مدارج آنچنانی دارن...
خب این زن رو علم کنیم جلوی یک زنی تا بن دندان مسلح به فضائل اجتماعی و مذهبی... و به زن با فضیلت اجتماعی بگیم شما این زن با صفا رو الگوی خودت قرار بده، ممکنه اون زن با فضیلت نتونه تحمل کنه...
و این تحمل نکردنه هم برای خودِ اون زن با فضیلت اجتماعی، حجت هست...
و در قیامت باهاش احتجاج خواهد شد...